فیلم و سریال

بررسی قسمت اول فصل هفتم Game Of Thrones

سریال بازی تاج و تخت یکسال پیش به حکمرانی خود بر شبکۀ پرطرفدار HBO پایان داد و در ادامه بینندگان مایل به پایان این داستان نشدند و عدۀ کمی راضی شدند. امروز تصمیم گرفتم قسمت اول فصل هفتم Game Of Thrones را برای شما کاربران ریور وب عزیز به بررسی بپردازم و شما را برای آخرین بار در دنیای پر فراز و نشیب سریال تاج و تخت فصل هفتم همیاری کنم.

قسمت اول فصل هفتم که «دراگون‌استون» (Dragonestone) نام دارد، بیشترین بازدید را در بین تمام قسمت‌های این سریال داشته است. رکورد قبلی دست قسمت پایانی فصل ششم بود که ۸٫۸۹ میلیون بیننده داشت.باید بگوییم که این رقم‌ها، میزان بازدید از طریق سرویس‌های استریم شبکه‌ی HBO را در نظر نگرفته‌اند. آغاز فصل هفتم Game of Thrones هم‌چنین با ۶ میلیون بازدید از طریق استریم آنلاین همراه بوده است.

در جمع، ۱۶ میلیون نفر آغاز فصل هفتم این سریال را به صورت قانونی دیده‌اند. به این دلیل می‌گوییم به صورت قانونی که مطمئن هستیم صدها میلیون نفر قسمت اول فصل جدید Game of Thrones را دانلود کرده‌اند و این آمار،‌ در گزارش‌های HBO محاسبه نشده است.

دیالوگ های بحث برانگیز

با دیالوگ‌های قوی و زمینه‌سازی‌های مناسب هدف خود را تقریباً درست انجام داده ‌است. نخستین سکانس جدید این قسمت، مربوط به شخصیت آریا استارک و انتقام او از خاندان فری است سکانسی که شاید بتوان گفت بهترین لحظه‌ی این قسمت بوده. درست است، شمال به خاطر می‌سپارد و آریا استارک با نابودی خاندان فری، انتقام عروس خونین را گرفت.

اگر از بعضی از نکات همچون یکسان نبودن قد آریا و والدر فری و تغییر ناگهانی آن چشم‌پوشی کنیم، این سکانس از کیفیت و کارگردانی بالایی برخوردار است. هرچند از همان ابتدای شروع این صحنه و مشاهده والدر فری، اتفاقات بعدی قابل پیش‌بینی بود، اما در هر حال رخ دادن‌ آن‌ها چیزی بود که بسیاری از طرفداران مدت‌ها منتظرش بودند.

GameofThronesAryaStarkS6

آریا

سمت شمال و ماجرای استارک‌ها، ما برای اولین‌بار شاهد اختلاف نظر سانسا و جان بودیم و کماکان رویکرد انگشت کوچیکه در برای دستیابی به سانسا و مانعی به نام جان‌ اسنو، در این اپیزود نیز نمایان بود. در این خط داستانی دو مسئله مشخص است، این سکوت و رویکرد لرد بییلش پایدار نمی باشد و ممکن است شاهد اتفاقاتی کاملا خلاف انتظار باشیم و دوم این که برای جان، وایت‌واکرها اولویت اصلیست، زمستان در راه است و جان خط وایت‌واکرها را درک کرده پس می‌توان انتظار داشت که فعلا استارک‌ها و سرزمین‌های شمالی در معادله‌ی‌ جنگ‌های خونین هفت اقلیم و انتقام مادر اژدهایان جای نداشته باشند. 

البته، همان‌طور که اشاره شد، کارگردانی این صحنه و دیالوگ‌های آن نقش به سزایی در کیفیت آن داشتند. نویسنده دیالوگ‌هایی تنظیم کرده تا بیننده بار دیگر حادثه‌ی عروسی خونین را به خاطر بیاورد و این انتقام شیرین‌تر جلوه کند. اوج دیالوگ‌های این سکانس و یکی از بهترین دیالوگ‌های این قسمت، جمله‌ای است که آریا به زبان می‌آورد؛ “یک گرگ را زنده‌ بگذارید، و گوسفندان هیچ‌گاه در امان نخواهند بود.

GameofThronesAryaStarkS6

سرسی ملکۀ وستروس

سرسی اکنون ملکه‌ی وستروس است ولی بیش‌تر از همیشه احساس خطر می‌کند. از ابتدای پخش سریال تاکنون توانسته نقش سرسی و پیچیدگی‌هایش را به‌خوبی اجرا کند و قطعاً یکی از عملکردهای خوب بازیگری سریال بوده است. اکنون سرسی شرایط جدیدی را تجربه می‌کند و خطرات زیادی را پیش روی خود می‌بیند.

به همین علت، لنا هیدی با وجود حفظ اقتدار همیشگی سرسی، مایه‌هایی از نگرانی و ترس را هم در این قسمت نشان داد تا شرایط دشوار سرسی را بتواند به‌درستی به مخاطب نشان دهد. مهم‌ترین بخش این قسمت در بارانداز پادشاهی، به آمدن یورون گریجوی و اتحاد او با سرسی برمی‌گردد. نمی‌توان منکر شد که یورون در سریال و در همین چند دقیقه‌ی این قسمت شخصیت دیوانه و شروری نشان داده و حتی با جمله‌ها و تیکه‌های خود به جیمی، در این قسمت لحظات جالبی را رقم زد؛ اما مسئله‌ی مهم این است که پتانسیل شخصیت یورون گریجوی با توجه به ماجراهای کتاب، بسیار فراتر است و در این چند قسمت از حضور او در سریال هرگز این پتانسیل دیده نشده است.

GameofThronesAryaStarkS6

جان

در فصل قبل به نظر می‌رسید که سانسا بیش از همه از بیلیش و حتی کمی از رمزی آموخته باشد؛ اما در این قسمت خود اعتراف می‌کند که سرسی شخصیتی است که بیش‌ از همه بر روی او تأثیر گذاشته است.

این امر هم می‌تواند نشانگر پخته‌تر شدن این شخصیت نسبت به سانسای فصل یک باشد و هم می‌تواند او را دچار ضعف‌های جبران‌ناپذیری کند. یکی از ویژگی‌های بارز سرسی اعتمادبه‌نفس بالای او است و همچنین اینکه خود را هوشیارتر و زرنگ‌تر از چیزی که هست، می‌بیند. به نظر می‌رسد که سانسا هم‌ چنین رویه‌ای را به‌مرور پیدا کند و همین مسئله می‌تواند برای او نقطه‌ضعفی در مقابل لیتل فینگر باشد.

هاوند، توروس و سر بریک دانداریون برای جنگ بزرگ به شمال می‌روند و در این راه به کلبه‌ی همان پدر و دختری می‌رسند که هاوند در فصول قبل باعث مرگ آن‌ها شد. قوس شخصیتی سرگرگور کلیگان در اینجا تقریبا کامل می‌شود. عذاب وجدانی که او از گذشته دارد، دارد او را به راه درست هدایت می‌کند. او حتی توانست در آتش، حمله‌ی وایت‌واکرها به ایست واچ را نیز ببیند. حمله‌ای که جان هم آن را پیش‌بینی کرده و وظیفه‌ی حفاظت از آن را به تورمند سپرده است. 

ماجراهای سمول

 در مقر علم و دانش وستروس، وظیفه‌ی بسیار خطیر  مهم خدمتکار و نوکری به دوش سمول تارلی نهاده شده است! کار او تمیز کردن توالت‌ها، غذا دادن به جزامی‌ها و باز هم تمیز کردن توالت‌هاست. البته در این بین سر جوراه مورمونت را هم که به سیتادل آمده تا درمانی برای مرض لاعلاجش بیابد، بدون این‌که بشناسد ملاقات می‌کند. در سیتادل با یک سورپرایز مواجه می‌شویم و آن حضور جیم برودبنت دوست داشتنی در نقش استاد اعظم ابروز است.

در نهایت هم سم نکته‌ای بسیار مهم و کارآمد را می‌فهمد و آن وجود کوهی از شیشه‌ی اژدها در دراگون استون است. شیشه‌ی اژدهایی که جان در به در دنبالش می‌گردد و تنها چیزی است که در کنار فولاد والریایی، وایت‌ها را نابود می‌کند. در آخرین سکانس سریال نیز دنی و همراهان به دراگون استون، خانه‌ی قدیمی خاندان تارگرین وارد می‌شوند.

707-Dragonstone-Jon-Theon-1
0 0 votes
امتیازدهی به مقاله
مشترک شدن
اطلاع رسانی کن
guest
0 نظرات
Inline Feedbacks
View all comments
دکمه بازگشت به بالا