نقد و بررسی سریال ماندالوریان قسمت اول
سریال ماندالوریان سریالی بر اساس مجموعه جنگ ستارگان (Star Wars) است. که دارای جذابیت،ماجراجویی با بازی پدرو پاسکال می باشد یک حس و حال فوق العاده شگفت انگیز به سریال می دهد به بررسی سریال هیجان انگیز ماندالوریان قسمت اول در این مقاله می پردازیم.
فرنچایز
این فرنچایز داستان سرایی شگفت انگیزی را به ببیننده نشان می دهد، از آنجا که از تماشای بی نظیر آن و جاه طلبی بی حد و مرز جورج لوکاس همیشه به نظر خواهد رسید که وسیع ترین بوم ممکن خواهد بود، اما وسیع ترین مخاطب برای به اشتراک گذاشتن تجربه ممکن نشود.
ماندالورین کاری را انجام می دهد که من ، به عنوان یک طرفدار مادام العمر جنگ ستارگان، که به فکر کردن طولانی خواهد برد و امکانات بی حد و مرز آن ، روحیه ماجراجویی ، توانایی آن در داشتن هر دو به یکباره و کاملاً تخیلی کاملاً خیال انگیز – غیرقابل تحقق است. یک قسمت ۴۰ دقیقه ای با اکشن زنده که متناسب با دنیای فیلم ها جا خواهد گرفت.
البته ، به لطف بزرگوار دیو فیلونی (که قسمت اول را کارگردانی کرده و به عنوان تهیه کننده اجرایی فعالیت می کند) هیچ کس در ساختن برنامه های تلویزیونی جنگ ستارگان با بودجه ای حتی کوچکتر و حتی زمان اجرا کوتاهتر از زمان ماندالوریان نیست، اما می تواند بسیار بخشنده تر باشد. با حدود بسیار انعطاف پذیر برای نمایش دامنه و مقیاس جنگ ستارگان در یک برنامه تلویزیونی با جلوۀ اکشن و به نظر رسیدن این موضوع ، یک موفقیت برجسته از فیلونی نویسنده جان فاورو ، و بقیه تیم ماندالوریان می باشد.
یک احساس لمس ، زشت و سخت در زندگی ماندالوریان وجود دارد که به اصل “۷۷” باز می گردد. مناظر متروک و خیابان های خالی وجود دارد که همه چیز به اندازه جذاب و توجه به جزئیات – از کارهای موجودات مخلوق (انجام شده با CGI ، جلوه های آرایش و عروسکی) گرفته تا طراحی مجموعه ، لباس و مکان ها – تقاضا دارد.
پدرو پاسکال این سریال را با قیافه و یک طنز غافلگیرکننده ، حتی تحت یک لباس ذره ای ، لنگر می گذارد. با وجود آدمی مسلح تنها ، که با زحمت سایه های مختلفی را در عملکرد خود به نمایش می گذارد غرور، جذابیت و مهارتهایی برای زنده ماندن و پیشرفت در حرفه شکارچی جایزهبگیر بودن دارد، اما همیشه هوای متحدان خودش را هم دارد. او همچنین برای محافظت از بیگناهان خودش را در بدترین خطرهایی که در سیاره ها وجود دارد میاندازد. صحنههای اکشن زیادی وجود دارند تا نشان دهند ماندالوریان چقدر در کارش تک است، اما به طرز جالبی شاهد لحظات آرامی هستیم که در آنها ضدقهرمان داستان به جای انفجارهای لیزری از دیپلماسی استفاده میکند.
۱۰ دقیقه آخر این قسمت بینندگان زیادی را جذب این لحظه کرد و به ما واضح ترین شخصیت “ماندو” و توانایی های حرفه ای را که تاکنون دیده ایم به ما منتقل می کند. چیزی که The Mandalorian خیلی خوب آن را انجام میدهد ارائه یک شکارچی جایزه بگیر بااحساس هست، یک ضدقهرمان که به راحتی چندین بیگانه را مثل آب خوردن از بین میبرد، اما از کشتن یک بچه بیگانه به خاطر کارش خودداری میکند.
اسطوره
اما سریال ماندلوریان ، مانند بسیاری از درام های مفهوم دیگر اخیراً به نظر می رسد ممکن است در خطر تصویب کتاب بازی رمز و راز J.J. آبرامز ، که اغلب نویسندگان را وسوسه می کند در حالی که تکه تکه کردن روایت ها را برای مخاطبان به گمانه زنی می کشند. اما فیلونی ،جان فاورو معمولاً نوع هنرمندانی نیستند که بینندگان را به طور غیر ضروری سرگرم کنند. در قسمت اول سریال اسطوره های جنگ ستارگان در آن موج می زنند که با دیدن آن ها سوالاتی ذهن شما را درگیر می کند که با دیدن قسمت دوم ممکن است برای سوالات شما جوابی در آن نهفته باشد.
که The Mandalorian از یک داستان ارزشمند به داستانی متناسب با افسانه جنگ ستارگان تبدیل میشود. ، این استدلال وجود دارد که می توان جنگ ستارگان را به عنوان یک حق رای دادن در صورت شکوفایی گذشته نتیجه گیری کرد.