گیم

بررسی کاراکتر محبوب سری رزیدنت اویل ایدا وانگ

تذکر: اگر کسانی که بازی رزیدنت اویل ۲ نسخه بازسازی را تجربه نکردند از خواندن این مقاله صرف نظر کنند.

در این بررسی به مسیر زندگی، آشنایی ایدا وانگ با پلیس جوان لیان اس کندی و شهر راکون سیتی پرداخته شده است. به بررسی این شخصیت محبوب در این مقاله می پردازیم.

زندگینامه

زندگی ایدا قبل از سال ۱۹۹۸ یک معمای کامل و قومیت و ملیت او نامشخص باقی مانده و حتی مکان و زمان تولدش نیز نامشخص است. در سال ۱۹۹۸ ایدا جاسوسی شرکتی بود که برای رقیب ناشناخته آمبرلا همان شرکتی که همۀ آتیش های از آن بلند می شد کار میکرد که قصد داشت تمامی سلاح های زیستی-شیمیایی و تمامی نمونه های ویروس را بدست آورد. او همچنین به صورت جاسوس حرفه ای تمرین دیده بود که به چندین نوع اسلحه و تکنیک های مبارزه تسلط کامل داشت. به نظر میرسد که ایدا به دلایل شخصی به این کمپانی پیوسته باشد.

unnamed (1)

او برای نفوذ به آزمایشگاه آرکلی، که در زیر قصر اسپنسر در کوهستان های آرکلی ساخته شده بود، فرستاده شد. در آنجا او طبق اهدافش با سر محقق آزمایشگاه یعنی جان کلمنت رابطه عاشقانه برقرار کرد تا بتواند برای کمپانی خودش اطلاعات به سرقت ببرد. جان نیز عمیقا عاشق ایدا شده بود، به طوری که از اسم او برای پسورد کامپیوترش استفاده کرده بود
جان زندگیش را بخاطر شیوع ویروس T که توسط جیمز مارکوس انجام شده بود را داد، و آخرین کارش نوشتن نامه خداحافظ برای ایدا بود که در آن از او خواسته بود تا علیه آمبرلا مدارکی جمع کرده و به عموم نشان دهد.

آشنایی ایدا وانگ و پلیس جوان در راکون سیتی

ایدا ابتدا به ساختمان پلیس راکون سیتی رفت تا خبرنگاری به اسم بن برتولوچی که ادعا میکرد اطلاعاتی حیاتی درمورد شرکت آمبرلا دارد را پیدا کرده تا از شر این همه خرابکاری نجات یابد. در هنگام جست و جوی درون ساختمان او با افسر بازمانده ای به اسم لیان اس کندی آشنا شد بله،همان شخصیت محبوب رزیدنت اویل ۴ که همۀ گیمر ها از آن خاطره دارند خب بگذریم بریم سر اصل مطلب. با کمک لیان، آن دو توانستند تا بن را پیدا کنند، او خود را در سلول های زندان ، زندانی کرده بود تا از دست زامبی ها در امان باشد.

بن به آن ها درمورد آمبرلا هیچ چیز نگفت، اما برایشان توضیح داد که چگونه از طریق سیستم آب و فاضلاب از شهر خارج شوند. لیان و ایدا به دنبال راهی برای رسیدن به سیستم فاضلاب بودند تا به یک باریکه بسته رسیدند.

f8e999f08b9bf58a07d8bbb30ba8ae2e

لیان

لیان به ایدا کمک کرد تا بتواند به آن طرف باریکه برود، و وقتی که به آن طرف رسید ناگهان با دختربچه ای به اسم شری رو به رو شد، شری بخاطر ترسش از دست ایدا فرار کرد. کمی بعد ویلیام برکین که حال بخاطر تزریق ویروس G به خودش ، هیولایی خطرناک شده بود به بن در زندان حمله کرده و او را به شدت زخمی کرد، بن قبل از مرگش نیز اسنادی را به آن دو نشان داد که دسیسه ای میان رئیس پلیس آیرونز و ویلیام برکین ، سازنده ویروس G ، را آشکار میکرد.

ایدا وانگ و لیان هر دو با همکاری هم بالاخره توانستند به سیستم آب و فاضلاب راه پیدا کنند، در راهشان با “آنت برکین” ، یکی از محققان آمبرلا و همسر ویلیام برکین” مواجه شدند، ایدا سعی کرد به دنبال او برود و در این بین آنت به سمت ایدا شلیک کرد، اما لیان به سرعت به میان پرید و بجای ایدا گلوله به او برخورد کرد. ایدا باز نیز به دنبال آنت برکین رفت و بالاخره با او رو در رو مواجه شد، آنت همه چیز درمورد ویروس G و اینکه چطور شهر به جهنم زامبی ها تبدیل شده را برای ایدا توضیح داد و سپس به او گفت که دوست پسرش جان کشته شده است.

ایدا وانگ Resident-Evil-2_2018_09-20-18_Top

تایرنت مدل T-00

سپس هر دو با یکدیگر درگیر شدند که در پایان ایدا پیروز شد و آنت را از ارتفاع به پایین پرتاب کرد. ایدا از مهلکه گریخت و دوباره با لیان که حال بخاطر زخم گلوله وضعیت بدی داشت مواجه شد، او زخم های لیان را پانسمان کرد و هر دو به جست و جویشان ادامه دادند تا اینکه به “بالا بری” رسیدند، این بالا بر به یک آزمایشگاه زیرزمینی بسیار بزرگ مربوط به آمبرلا ختم میشد. اما قبل از اینکه بتوانند به آزمایشگاه برسند، ویلیام برکین جهش یافته به آن ها حمله کرده و ایدا را به شدت زخمی کرد.

لیان سپس به مبارزه با ویلیام برکین پرداخت و بعد از نبردی سخت توانست او را شکست دهد، بعد از مبارزه ایدا که به هوش آمد، لیان در حالی که او را در آغوش گرفته بود، او را به محلی امن برد و سپس برای بررسی آزمایشگاه او را ترک کرد، بعد از رفتن لیان ایدا نیز بلند شد و به جست و جوی مربوط به خودش در آزمایشگاه ادامه داد، بعد از مدتی او به لیان رسید که در حال مبارزه با یک تایرنت مدل T-00 بود، لیان در وضعیت بدی قرار داشت و به همین خاطر ایدا وارد مبارزه شد و در این بین زندگی خودش را بخاطر لیان فدا کرد، او دوباره به شدت زخمی شده بود و در آغوش لیان (ظاهرا) جان داد.

T-00

تایرنت مدل ۱۰۳R

بعد از این واقعه، ایدا حتی یک بار دیگر نیز جان لیان را نجات داد ! هنگامی که لیان درحال مبارزه با تایرنت مدل ۱۰۳R بود، ایدا همانطور که در تاریکی بود برای لیان یک راکت لانچر پرتاب کرد تا بتواند هیولایی که برای مدتی زیادی در تعقیبشان بود را نابود کند. او موفق شد تا از آزمایشگاه به روش خودش خارج شده و دوباره به شهر بازگردد.

ایدا وانگ قرار بود آنجا با یکی از کارکنان آمبرلا و رابط سازمان سوم ملاقات کند. وقتی که او وارد اتاق مورد نظر شد با کمال تعجب دید که فرد مورد نظر خودکشی کرده است، و حتی بدتر از آن اینکه آلبرت وسکر ایدا را به صورت آنلاین تماشا میکرد. وسکر ابتدا باور داشت که ایدا در ماموریتش شکست خورده تا اینکه او نمونه ویروس G را به وسکر نشان داد.


دکتر ویلیام آلوده به G-Virus

مدتی ویلیام بیرکین که اینبار خودرا به G-Virus آلوده کرده است, به لیان و ایدا حمله میکند و به شدت ایدا را زخمی میکند. لیان برای اینکه ایدا را از خطر دور کند او را به درون ترن میبرد و خودش برای مبارزه با ویلیام بیرکین از آنجا خارج میشود. بعد از نبردی سخت و خلاص شدن از دست بیرکین, دویاره پیش ایدا یرمیگردد و او را به اتاقی در نزدیکی های آزمایشگاه میبرد و همانجا ایدا را روی تختی میخواباند. خوب در مدت زمانی که این دو شخصیت با هم بودند نسبت به هم احساساتی را بروز میکردند. ایدا برای اینکه لیان بیش از این توی دردسر نیوفتد به لیان میگوید که خیلی خطرناک است که با من هستی و باید از من فاصله بگیری.

e9b977a99138a4cc456122c3dc6d0f3a5eb2e110r1-750-426v2_hq ایدا وانگ و دکتر ویلیام

اما لیان دوباره همان جمله را به ایدا میگوید. این وظیفه ی من هست که از تو مواظبت کنم. اما ایدا به لیان هشدار میدهد که در بازی خطرناکی قرارگرفته است و بهتر است بیش از این در این جریان خودش را گرفتار نکند. علی رغم اینکه ایدا به لیان علاقه پیدا کرده بود اما همچنان ماموریتش از همه چیز برایش مهم تر بود. حال نمونه ی ویروس دست لیان بود و ایدا مجبور بود به هر نحوی که شده آن نمونه را از لیان بگیرد.

لیان به دنبال G-Virus

بعد این گفتگو لیان ایدا را ترک میکند تا اطلاعات بیشتری پیدا کند و در نهایت با آنت ملاقات میکند. آنت هم تمامی اسرار ایدا را برای لیان فاش میکند. به او میگوید که هدف اصلی ایدا چیز دیگری هست و او به خاطر اینکه به آمبرلا نزدیک تر شود با John ارتباط برقرار کرده بود و الان هم هدف اصلیش بدست آوردن G-Virus هست. لیان حرفهای آنت را در ابتدا قبول نمیکند.

بعد از مدتی مشاجره بالاخره William Birkin دوباره و این بار به شکلی متفاوت وارد میشود. اما این بار هدفش لیان نبود و آنت را به شدت زخمی میکند. آنت بر اثر شدت زخم بیهوش میشود. لیان آنت را ترک میکند. لیان آخرین تلاش هایش را برای نجات از شهر میکند.

e9b977a99138a4cc456122c3dc6d0f3a5eb2e110r1-750-426v2_hq

لحظات تاریک

آدا از خواب بیدار می شود در حالی که آسانسور به سمت پایین است. لئون رفت تا دریابد که کجا هستند و آدا پس از آنکه آسانسور را به عقب برگرداند .هنوز ویروس دست لیان بود و ایدا نباید موقعیت را از دست میداد. به خاطر همین خیلی سریع دنبال لیان میگردد و در نهایت او را در روی پل خروجی آزمایشگاه به دام می اندازد. این بار ایدا به جای صحبت های دوستانه با اسلحه از لیان استقبال میکند و با تهدید کردن لیان سعی میکند نمونه‌ی ویروس را از بدست بیاورد. اما احساسات ایدا به او اجازه نمیدهد تا به لیان شلیک کند.


ایدا در شرایط بدی قرار گرفته بود. باید از بین ماموریت و لیان یکی را انتخاب مبکرد. اما در نهایت این احساستش است که تصمیم گیرنده میشود و باعث میشود اسلحه¬اش را به پایین بیاورد. در همین لحظه آنت که که آخرین نفس هایش را میکشد, سر میرسد و به طرف ایدا شلیک میکند. بر اثر این شلیک ایدا به شدت مجروح میشود. آنت هم در جا میمیرد. ایدا که به شدت زخمی است از روی پلی که روی آن ایستاده بود در معرض سقوط قرار میگیرد. اما لیان در آخرین لحظات به کمک ابدا می آید و چند ثانیه ای این کار را به تاخیر می اندازد.

ایدا وانگ

پایان ماجرا در کار نیست!

در این صخنه ایدا وانگ و لیان احساساتشان را نسبت به هم بروز میکنند. لیان با حالتی حزن آلود به ایدا میگوید که من قول داده بودم با هم از اینجا فرار کنیم. ایدا هم میگوید من هم دلم میخواست با هم فرار کنیم. در واقع میخواستم از همه همه چیز فرار کنیم. اما خیلی دیر شده است. لیان علی رغم میل باطنیش دست ایدا را ول میکند. لیان از شدت عصبانیت نمونه را به پایین پرت میکند.


داستان زنده ماندن ایدا وانگ,اما در حقیقت ایدا نمرده بود چون پس از چند دقیقه با پرت کردن یک Rocket launcher به کمک لیان در کشتن T-103Rمی¬آید. لیان هم تا حد زیادی به این صحنه شک میکند و فکر میکند که او همان ایداست. آیا واقعا ایدا زنده بود؟ بله … ایدا در حقیقت نمرده بود. داستان زنده ماندن ایدا وانگ از اینگونه پیش رفت که بعد از آن سانحه ایدا به شدت زخمی میشود اما هنوز نمی میرد. او بعد از مدتی از طریق یک مانیتور با وسکر ارتباط برقرار میکند. وسکر هم چگونگی خارج شدن از شهر را برای ایدا توضیح میدهد . در نهایت هم Ada توسط هلیکوپتر سرگی ولادمیر از شهر خارج میشود.

c0gcjlcbnrc21-compressor

0 0 votes
امتیازدهی به مقاله
مشترک شدن
اطلاع رسانی کن
guest
0 نظرات
oldest
newest most voted
Inline Feedbacks
View all comments
دکمه بازگشت به بالا