فیلم و سریال

بررسی قسمت چهارم فصل هفتم سریال Game Of Thrones

در این قسمت شاهد دیدار درخشان فرزندان استارک با هم هستیم که حس و حال فیلم را به وضوح به بیننده منتقل می کند. بررسی قسمت چهارم فصل هفتم سریال بازی تاج و تخت می پردازیم.

بازگشت آریا به آغوش خانواده

یک اتفاق مهم نیز در شمال به وقوع پیوسته است که آریا بالاخره پس از مدت‌ها به خانۀ خود بازگشته است. صحنه‌ای که او سوار بر اسب به وینترفل نگاه می‌کند، یکی از مورد انتظارترین اتفاقات طرفداران خاندان استارک در این سال‌ها بود که در این قسمت رخ داد. دیدار آریا با سانسا در سرداب قلعه، به خوبی توانست عمق تغییر شخصیت این دو خواهر را نشان بدهد.

آریا از یک دختربچه‌ی شوخ و شنگ به یک قاتل مخوف بی‌چهره تبدیل شده و سانسا فرسنگ‌ها از آن دختر لوس و رویاباف گذشته فاصله گرفته است. تغییرات این دو به قدری برای هرکدام باورنکردنی است که وقتی سانسا مهارت خواهر کوچکش را در شمشیربازی می‌بیند، باورش نمی‌شود که آریا به چه موجود غریب و ترسناکی بدل شده است.

GOTAryaSansaTA

انگشت کوچیکه

فرزندان استارک از ملاقات دوباره با یکدیگر خوشحال هستند اما همه آن‌ها به خوبی درک می‌کنند که دیگر آن فرد سابق نیستند. همان‌طور که دنیای اطراف آن‌ها تغییر کرده و با گذر زمان خشن‌تر شده است، آن‌ها هم خود را با آن مطابقت داده‌اند. آریا به قاتلی بی‌چهره، برن به کلاغ سه‌چشم که همه چیز را در همه عصرها می‌بیند، و سانسا نیز با تجربه‌های خود تبدیل به فردی سنگدل شده است. فرزندان ند استارک دوباره در کنار هم هستند و در کنار آن‌ها پیتر بیلیش یا لیتل‌فینگر را می‌بینیم که هرلحظه در کمین برای تاثیرگذاری برروی مهره‌های بازی است.

 صحنه‌ای که در آن بران برای رسیدن به سلاح کایبورن تقلا می‌کند از بهترین شات‌های ادامه‌دار سریال است. از یک طرف سربازان لنیستر در آتش می‌سوزند و از جانب دیگر دوتراکی‌ها از همه طرف با اسب‌های خود به سمت آن‌ها یورش می‌برند. در همان صحنه و البته بعد از آن سریال پشت سر هم با غافلگیری‌های کوچک هیجان بینندگان را حفظ می‌کند.

خنجر والریایی

خنجر والریایی که برای گرفتن جان برن از آن استفاده شده بود و حتی در کتابی که سم مطالعه می‎کرد هم حضور داشت، توسط لیتل فینگر به برن داده شد، برن که با همه افردای که در شمال بودند به گونه‎ای رفتار می‎کند که گویی از زیر و بم زندگی آن‎ها خبر دارد و خواهرانش نیز از این قضیه مستثنی نیستند ولی به نظر می‎رسد، برن در جنوب که دیگر هیچ درختی از درختان کودکان جنگل باقی نمانده‎اند، ناتوان است و او نمی‎‏داند که لیتل فینگر مقصر اصلی مرگ پدرش است،

بازی تاج و تخت

مبارزۀ آریا

 مبارزه‌ی آریا و بریین یکی دیگر از لحظات درخشان این اپیزود در زمینه‌ی کارگردانی است. مبارزه‌ای که گرچه قرار نیست به پایان مرگباری منجر شود، اما مت شکمن از طریق کارگردانی این صحنه، چنان تعلیق و هیجانی از درون این مبارزه‌ی بازیگوشانه بیرون می‌کشد که اگر خنده‌های آریا نبودند فکر می‌کردیم با یک نبرد مرگ و زندگی واقعی سروکار داریم.

نماها با هر ضربه‌ی شمشیر مدام بین زاویه‌ی دید بریین و آریا تغییر می‌کنند و بدون اینکه سرعت و شلوغی مبارزه غیرقابل‌فهم شود، تماشاگر را آرام آرام به دل حملات و ضدحملات دو شمشیرزن می‌برد. از یک طرف از شمشیرزنی آریا به سبک سیریو فورل ذوق می‌کنید و از طرف دیگر وحشت دارید که نکند یکی از این ضربات با بدن حریف برخورد کنند.

fight-scene-920x518 بازی تاج و تخت

ارتش (بازی تاج و تخت)

ارتش آنسالید دنریس مرکز خاندان لنیستر یعنی کسترلی راک را به تصرف درآوردند اما این پیروزی به بهای محاصره شدن خود و البته از دست دادن هایگاردن و ارتش تایرل‌ها رقم خورد. به‌ گونه‌ای که دنریس تا پایان قسمت سوم تمام متحدان وستروسی خود را از دست داد.

«غنایم جنگی» از همانجایی شروع می‌شود که اپیزود قبلی پایان یافت و ما ارتش لنیسترها را می‌بینیم که با طلاهای خاندان تایرل به باراندازشاه بازمی‌گردند. سپس باری دیگر با دراماتیک‌ترین صحنه‌های سریال یعنی ملاقات مجدد فرزندان ند استارک همراه می‌شویم.

بازی تاج و تخت

دراگون استون (بازی تاج و تخت)

به دراگون‌استون برویم جایی که جان و دنی هنوز بر سر اینکه شاه شمال در برابر ملکه اژدها زانو بزند یا خیر در کشمکش اند. دنی هنوز همان شخصیت مغرور و کله‌ی پرباد گذشته را دارد و حتی در چنین موقعیت حساسی که جان با نشان دادن نقاشی‌های زیر دراگون‌استون، عملا به او اثبات می‌کند که جنگ واقعی در شمال است، ملکه باز هم شرط خود یعنی سرسپردگی شاه شمال به خود را می‌خواهد. نقاشی‌‌های غار داستانی را بازگو می‌کند که در فصل گذشته سربسته به آن اشاره شد.

در گذشته‌های دور وقتی که نخستین انسان‌ها به وستروس آمدند، با فرزندان جنگل وارد درگیری شدند و آغاز به نابودی آن‌ها و جنگل‌های آنان کردند. فرزندان جنگل نیز برای مقابله با دشمن، آدرها یا همانطور که سریال می‌گوید، وایت‌واکرها را به وجود آوردند اما این موجودات مخوف عملا به دشمن هر دو گروه تبدیل شدند. پس نخستین انسان‌ها و فرزندان جنگل با هم صلح کردند و دوشادوش هم به جنگ با وایت‌ها برخاستند. از این داستان فقط برن استارک باخبر است و حالا جان و بقیه نیز تا حدی به آن پی برده اند.

بازی تاج و تخت
0 0 votes
امتیازدهی به مقاله
مشترک شدن
اطلاع رسانی کن
guest
0 نظرات
oldest
newest most voted
Inline Feedbacks
View all comments
دکمه بازگشت به بالا