بررسی فیلم Togo 2019
یک فیلم در ژانر درام به کارگردانی اریکسون کور و محصول سال ۲۰۱۹ ایالات متحده آمریکا است. فیلمنامه این فیلم توسط تام فلین می باشد.فیلمی از دیزنی که باید با دوستان و خانواده نشست و دید با بازی ستارۀ ویلم دافو که حرف ندارد.به بررسی کامل با ما همراه باشید.
خواست دیزنی
ما در مورد آن زیاد صحبت نمی کنیم ، با تمام فضای فرهنگی که ما به مارول و جنگ ستارگان و پیکسار اختصاص داده ایم ، اما دیزنی کشته مردۀ ساخت فیلم هایی درباره سگ های سورتمه ای است. از “اراده آهنین” گرفته تا “سگهای برفی” گرفته تا “هشت زیر” ، مدیران استودیو به طور واضح نقطه ای نرم برای قصه های نادرست مرزی مردان سخت قطب شمال و همراهان سگشان دارند. آخرین ورود در دنیای سینمایی غیر رسمی Sled Dog ، توگو ، دو نکته جدید را اضافه می کند: اساس آن و حضور ستاره آن ، ویلم دافو.
فیلمنامه تام Flynn الهام بخش خود را از سرمربی سال ۱۹۲۵ ، که در آن آنتی توکسین ها بیش از ۶۰۰ مایل به حمل و نقل در میان طوفان مرگبار زمستان ، برای ماندن در شیوع دیفتری در Nome ، آلاسکا. سگی که اجرای او را به پایان رساند ، بالتو ، شهرت و شکوه و عظمت خود را کسب کرد (و خود او ، اوایل وسیله نقلیه صفحه بزرگ بود) اما گفته می شود که توگو قهرمان واقعی است ، ۲۶۴ مایل از مسیر را با هدایت مربی و مربی خود Leonhard Seppala طی کرد.
کارگردان
اریکسون کور کارگردان این اثر از سال ۱۹۹۵ تا به امروز در سینما فعالیت های زیادی در زمینه های مختلف داشته است. توگو ششمین تجربه اریکسون کور در جایگاه کارگردانی یک اثر است ، البته او در چند سال گذشته به عنوان فیلمبردار در چندین اثر سینمایی و تلویزیونی فعالیت داشته است ، اولین تجربه کور به عنوان کارگردانی نخستین بار در سریال تلویزیونی قانون خانواده رقمخورد پس از آن او وارد سینما شد . از آثار معروف اومد میتوان به سریع و خشن ، دردویل ، شکست ناپذیر و نقطه فروپاشی اشاره کرد .
داستان
یک ماجرای واقعی را شرح میدهد که هیچوقت بازگو نشده است. داستان این فیلم در زمستان سال ۱۹۲۵ رخ داده است؛ داستانی که شما را به واسطهی یک ماجراجویی پر فراز و نشیب و سراسر هیجان، به منطقه خیانتآمیز توندرا آلاسکا میبرد. این ماجراجویی، قدرت، شجاعت و همچنین عزم یک مرد به نام لئونارد سپالا و سگ سورتمهای و راهنمایش یعنی توگو را به چالش میکشد.
ماجراجویی توگو
کارگردان فیلم توگو، اریکسون کور به زیبایی هر چه تمام تر شرایط بسیار سختی که لئونارد و سگ هایش در جستجو برای به دست آوردن سرم را تحمل کردند به تصویر می کشد. نحوه فیلمبرداری به گونه ای است که بیننده در ابتدا سرزمین آلاسکا را مشاهده می کند. جایی که در آن خطر از هر طرف در کمین است. در این سرزمین اتفاقات ناگوار و در عین حال مهیجی برای لئونارد و سگ هایش رخ می دهند. ژانر این فیلم را حتی می توانیم درام مهیج بگذاریم! با تمام این تفاسیر توگو فیلمی است که بیننده را غرق در داستان خود خواهد کرد.
در دو بازه زمانی می باشد که در بازه زمانی اول، زمان حال که اتفاقات اصلی درآن جریان دارد و در آن شاهد تلاش سپالا و سگهایش برای رساندن دارو به شهر هستیم و در آخر در گذشته جریان دارد که درواقع به اولین روزهای توگو میپردازد که ما درواقع قرار است این سگ را از روز تولد تا تبدیل شدن به سگ راهنمای سپالا مشاهده خواهیم کرد.
سپپالا
توگو تنها یک سگ ساده در فیلم نمی باشد و ما بهتر با جنبههای این سگ آشنا و متوجه شویم که چرا او برای سپالا و زنش بسیار با ارزش است و از سگهای دیگر آنها بسیار مهمتر است. چینش تصاویر شکلگیری رابطه سپالا و توگو در گذشته با تصاویر زمان حال با وسواس خاصی انجام شده؛ بهطوری که ما قرار است با هر جنبه و ویژگی این سگ در هر دوره آشنا شویم و قرار نیست این ویژگیها بهطور مثال تنها در گذشته آن معرفی گردد و در زمان حال تنها ماجراجویی آنها را مشاهده کنیم. همانطور که توگو از روز اول تلاش میکند تا در دل سپالا جایی باز کند و به سگ راهنمای او تبدیل شود، در زمان حال نیز او در تلاش است تا او را به مقصد برساند و از او دربرابر خطرات این سفر محافظت کند.
در حالی که ویلم دافو و سگ های فیلم بسیار فوق العاده داستان آن را با ایفای نقش خود به پیش می برند، دیگر بازیگران آن طور که باید و در مقایسه با ویلم دافو و سگ ها از نقش بسیار کمی برخوردار هستند. برجسته ترین آن ها، نقش مکمل، کنستانس سپالا همسر لئونارد است. اما حتی او نیز در جریان فیلم بسیار کم ظاهر می شود. دیگر شخصیت های فیلم، شهردار جورج مینارد، جو دکستر، جافت لیندبرگ نیز نقش بسیار کم رنگی در فیلم دارند و بیشتر در فیلم هستند تا شهر کوچک نوم خالی از سکنه به نظر نیاید. واضح است که تمرکز اصلی فیلم توگو، سفر سخت و پر ماجرای لئونارد و سگ هایش برای به دست آوردن سرم است و به همین دلیل است که بیشتر فیلم او و سگ هایش در تنهایی بسر می برند.
فلش بک
“توگو” با استفاده از فلش بک های گسترده ، بازگو می کند که چگونه سپپالا که از طبیعت طغیان موتس ناامید شده – سعی در خلاص شدن از شر وی داشت ، در ابتدا با اعتراض به اعتراضات همسرش ، فقط به داشتن سگ مصمم ادامه پیدا کرد.
اکنون ۱۲ ساله است که توگو به نظر می رسد در آخرین پاهای خود قرار دارد ، اما در معرض خطر قرار گرفتن سپپالا است که رهبرِی را با هدایت سفر حماسی خود ، در میان وخامت اوضاع و احتیاجاتی که برای تحویل به موقع دارو ، به سفر خطرناک بر روی آب منجمد نیاز دارد ، واگذار کند.
یادداشت عجیب و غریب وجود دارد که یافت می شود ، اما قهرمانی و پیوند انسان و سگ فیلم را همراهی می کنند.
دیدگاه منتقدان به فیلم
کارن هان | پولیگان
۸۲ از ۱۰۰
لذت و جذابیت واقعی فیلم توگو خیلی ساده است: ویلم دفو به اضافه یک سگ و برخی اوقات هم ویلم دفو به اضافه چندین سگ. او به آنها میگوید که آنها سگهای خوبی هستند (واقعا هم هستند). آنها هم برای قدردانی صورت او را لیس میزنند. زمانی که آنها درون یخ و برق با یکدیگر مسابقه میدهند، یک احساس گرما و زندگی را به چشمانداز این فیلم اضافه میکنند. این فیلم فوقالعاده است.
نیک آلن | RogerEbert.com
۷۵ از ۱۰۰
این فیلم بسیار عاطفی است زیرا یک حس عشق به حیوانات زیادی در آن وجود دارد که به تمام سکانسهای داخل خود اجازه میدهد که فقط روی جذابیت و زیبایی توگو تکیه کند. اما این حرف اصلا به آن معنی نیست که بخواهد تمام بار را روی دوش سگ بیاندازد و هیچ نقطه مثبت دیگری نداشته باشد. کارگردان این اثر یعنی اریکسون کور که سابقه ساخت فیلم نقطه فروپاشی را داشت، به وضوح در این فیلم نشان داده که نه تنها علاقه و اهمیت زیادی برای حیوانات قائل است، بلکه این حس را نسبت به فیلمسازی هم دارد.
کیت اربلند | ایندی وایر
۷۵ از ۱۰۰
این فیلم واقعا مخاطب را تحت تاثیر قرار میدهد؛ آن هم زمانی که بیشتر از هر زمان دیگری روی مسائل احساسی تکیه میکند و آنها را به نمایش میگذارد.
کریس آگار | اسکرین رنت
۷۰ از ۱۰۰
با اینکه فیلم Togo مستقیم برای نمایش در یک سرویس استریم ساخته شد و فقط هم در همانجا به نمایش درآمد، اما زمان تماشای آن، یک تجربه کاملا سینمایی را برای شما فراهم میکند. کارگردان این اثر یعنی اریکسون کور که نقش فیلمبردار پروژه را هم برعهده داشت، در نمایش شرایط بسیار سختی که لئونارد و دیگر اعضای تیمش در آن منطقه یخی تحمل میکردند، عالی عمل کرده است.
جیسون بیلی | نیویورک تایمز
۷۰ از ۱۰۰
زمانی که فیلم توگو کار خود را آغاز میکند، خیلی زود شدت میگیرد و به سمت هدف خودش پیش میرود.
برایان لوری | سی ان ان
۷۰ از ۱۰۰
این فیلم هم به نوبهی خود، ضعفهای کوچکی دارد که با دقت زیاد پیدا میشوند. اما همین حس قهرمانی و ارتباط قوی انسان با سگی که در این اثر وجود دارد، باعث میشود که تمام عیبها پوشیده شود.
جاش اسپیگل | اسلش فیلم
۶۰ از ۱۰۰
ویلم دفو در این فیلم، آنطور که در بقیه آثار خودش ظاهر میشد، ایفای نقش نکرده است و به قوت قبل نیست؛ اما اینگونه هم نیست که بخواهیم اینطور بگوییم که اصلا برای این نقشش تلاش نکرده است. سگهای داخل این فیلم، واقعا سگهای خیلی خوبی هستند. فیلم توگو محتوایی است که قصد دارد همین سگهای خوب را به شما نشان دهد؛ نه چیز بیشتری. این فیلم، یک روش خوب و مناسب برای گذراندن دو ساعت است؛ البته فقط همین و نه چیز دیگر.