نقد وبررسی فیلم ترسناک آن چیز IT
فیلم تحسین شده ای که در ژانر خود طرفداران را به کام ترس خود فرستاد و همه را حیرت زده و میخکوب به صندلی های سینما کرد،فیلم آن چیز(IT) یک فیلم ترسناک که در سال ۲۰۱۷ در سینما ها به اکران در آمد و به نقد و بررسی آن می پردازیم با ریور وب همراه باشید.
توجه:اگر تا به حال فیلم آن چیز(IT) را مشاهده نکرده اید،پیشنهاد میکنم از خواندن این مقاله صرف نظر کنید.
استیفن کینگ
وقتی خالق یک قصه استیفن کینگ باشد، کم و بیش باید بدانید که با چه دنیای اسرار آمیزی طرف هستید. ماجرای آن چیز(It) را دلقکی فناناپذیر تشکیل میدهد که پس از خوابی چندین ساله، اکنون با چهره ترسناکش کابوس کودکان شهر دِری را یکی پس از دیگری به واقعیت بدل میکند.اقتباس از منبعی که خود پتانسیل تبدیل شدن به یک مجموعه تلوزیونی را دارد و حالا سازنده ریسک کرده و میخواهد صدها صفحه از کتاب را در چند ساعت خلاصه کند، حداقل از بیرون بسیار دشوار به نظر میرسد.
سازنده قطعا نمیتواند جو مفصل کتاب رادقیق در ساخته سینمایی خود پیادهسازی کند؛ چنین چیزی حداقل با عقل جور در نمیآید. در نتیجه فیلم آن چیز(It) هم حسابی از سوی فیلمنامه ضربه میخورد؛ فیلمنامهای که مانند یک جاده صاف، حتی لحظهای نمیپیچد و کاملا سرراست است.سناریو برخلاف چیزی که ادعا میکند حسابی علمی-تخیلی است و اگر چه اصرار دارد بگوید در نبود پنی وایز (دلقک ) همه چیز مانند دنیای عادی رقم میخورد و تنها غیرمعمول این سرزمین دلقکی است که از ترس کودکان تغزیه میکند،
اما در واقعیت این گونه نیست. درصد بزرگی از فیلم It مربوط به شخصیتپردازی کاراکترها است؛ شخصیتهایی که در برههای متفاوت از رمان وارد چنین مصیبتی شدهاند.
شخصیت ها
با وجود آن که در پرداخت به شخصیتها هیچ ظرافت و خلاقیتی به چشم نمیخورد، اما تغییر برهه زمانی فیلم نسبت به رمان کمی به قابل لمستر شدن آن کمک میکند. این تنها تفاوت فیلم با رمان نیست. برای مثال فیلم آن چیز(It) برخلاف منبع اقتباسیاش، توجه ویژهای بر مثلث عشقی موجود در داستان دارد. برخیها را بیش از حد ابلهانه به تصویر میکشد؛ وگرنه چه لزومی دارد که در کلوپ بازندگان(نام گروه) ویژگیها تقسیم شود. یکی همواره مصدوم میشود، یکی همیشه مورد تمسخر قرار میگیرد، یکی همیشه از رنگ پوستش مایه میگذارد و تنها عضو مونث ماجرا هم دائما در چشم و حسابی نترس از آب در آمده است.
ترس حاصل از تماشای آن چیز(It) کاملا حال و هوای خاص خودش را دارد. شرور داستان که موجودی نامیرا و فانتزی است، فضا و بهانه کاملی برای خلق موقعیتهای ترسناک دارد. پنی وایز که به نوعی از ترس دیگران (یا بهتر است بگوییم کودکان) تغذیه میکند، توانایی خلق هر موقعیتی را دارد. بنابراین هر یک از شخصیتهای داستان میبایست در ایستگاه نهایی به مصاف با بدترین کابوس خود بروند. ماجرا از جایی شروع میشود که جورجی در یک روز تیره بارانی به دل خیابانهای شهر نفرین شدهاش میزند و ناگهان در تله میافتد.
پنی وایز(دلقک)
پنی وایز حالا از خواب بلندمدتش بیدار شده و حسابی گرسنه است. طعمه شدن جورجی به دستان پنی وایز (شاید هم بهتر باشد بگوییم دندانهایش) مشعل تورنومنت کابوسها را روشن میکند و از فردای آن روز کودکان یکی پس از دیگری ناپدید میشوند. سفر اسرار آمیز دنیای آن چیز(It) بیشتر از آن که مخاطب را بترساند، او را عصبی میکند. برخی از جنبههای آن چیز(It) اوج ترس و اضطراب فیلم را بیشتر بامزه کرده است.
خشونتی آمیخته با نوعی طنزآمیزی و خلق موقعیتهای مختلف، ویژگیهایی هستند که فیلم آن چیز(It) را قطعا عامه پسندتر میکند. در مقابل دوربین اما خشونت علیه کودکان رنگ و بوی قرمز و تندی به خود گرفته است. در لا به لای برخی سکانسها احتمالا با صحنههای تاثیرگذاری طرف هستید که برای نوجوانان و جوانان هم مناسب نیستند. اساسا خشونت در فیلم آن چیز(It) تعریف خودش را دارد و احساس میکنم که این ریسک سازندگان اصلا جواب نداده است.
روایت داستان در آن چیز(It) صاف و بدون پیچ و خم است؛ درست مانند بخش بزرگی از بلاک باسترهای هالیوودی عصر حاضر، شاید نتوان عملکرد تیم خردسال این اثر را زیر سوال برد؛ چرا که هر چه نباشد آنها گرفتار یک فیلمنامه ضعیف شده و به ناچار در مقابل دوربین ادا در میآورند. اما با این حال احساس نمیشود که با تیم بازیگری خوبی طرف هستیم. شخصیتها چنان چه باید و شاید تاثیر گذار نیستند و هیچیک داستان قابل قبولی از گذشته به حالِ خود نیاوردهاند.
هالیوود
هالیوود همواره در ترکیب ماورا الطبیعه با زندگی عادی متبحر ظاهر شده است. در واقع آن چیز(It) هم قرار نیست مرز ایدهپردازیهای هالیوود را جا به جا کند و اتفاقات تازهای را در قاب تصویر بگنجاند، اما قطعا نمیتوان منکر فضاسازی بینظیر «موشیتی» (Andy Muschietti) در خلق کابوسهای داستان شد. طراحی شخصیت پنی وایز، موقعیتهای مرتبط با تجسس شخصیتهای داستان در مخروبه و سایر وضعیتها به خوبی از آب درآمدهاند. مانند صحنهای که پنی وایز کلوپ بازندگان را در یک گاراژ تبدیل به طعمهای دست و پا بسته میکند و بیننده تا به خودش میآید متوجه میشود که شرور داستان را از ترس سیراب کرده است. یا زمانی که شخصیت «بن» (Jeremy Ray Taylor) در کنج کتابخانهای اسیر مرد بی سر و تهی میشود؛ البته اینجا «بی سر و ته بودن» تعریفی از ظاهر کابوس بود.
فیلم آن چیز(It) نشان میدهد که هزار صفحه از کتاب استیفن کینگ تا چه اندازه میتواند برای مخاطبش اسرار آمیز جلوه کرده و ماجراجویی لذت بخشی را برایشان رقم بزند. تصویر برداری باعث میشود که این سناریوی برهنه از شادابی و ظرافت در منجلاب مشکلاتش غرق نشود و به روایتی آن را سرپا نگه میدارد. به هیچ وجه نمیتوان تاثیر جلوههای ویژه فیلم را در کنار فیلم برداری کم نقصش نادیده گرفت.با این حال آن چیز(It) بهترین اقتباسی است که میتوان از رمان کینگ انتظار داشت. رمانی که تبدیل کردنش به فیلمنامه قطعا برای روزهایی طولانی کابوس نویسندهِ آن بوده است. این فیلم را نمیتوان با اطمینان به مخاطب نوجوان و حتی مجنون دنیای استیفن کینگ پیشنهاد داد، اما قطعا در هنگام تماشای آن کارگردان خلاق بصری فیلم و همچنین گروه فیلمبرداری را تحسین خواهید کرد.