به نقد بررسی فیلم جذاب آلیتا:فرشته نبرد (Alita: Battle Angel) می پردازیم،با ریور وب همراه باشید.
داستان آلیتا:فرشته نبرد (Alita: Battle Angel)
طرفداران،وقتی صحبت کار جیمز کامرون از فیلم آلیتا:فرشته نبرد (Alita: Battle Angel) می شود ، خود را در منطقه ای آشنا پیدا می کنند. بار دیگر، کامرون و جان لانداو (با کمک قابل توجهی از وتا دیجیتال) قطعه ای از سرگرمی را ارائه داده اند که در مهارت فنی بی نظیر است. این دستاورد، تا حدی با داستانی قابل پیش بینی و کمی کسل کننده همراه است.
برای افراد ناآگاه ،آلیتا:فرشته نبرد (Alita: Battle Angel) مبتنی بر یک مانگا محبوب پس از آخرالزمانی یوکیتو کیشیرو از دهه ۱۹۹۰ به نام گونم است. این داستان از آلیتا ، سایبورگ در یک منتطقه ی پرت و پلا که زباله ها و اسقاطی ها در آن جا قرار دارند توسط مهندس مهربانی Dyson Edo (کریستوف والس) که او راکشف کرده، تعمیر می کند زمانی که آلیتا به هوش می‌آید و متوجه می‌شود که در آن آینده‌ای که هیچ شناختی از آن ندارد، خودش را هم به یاد نمی‌آورد و خاطراتش را از دست داده، توسط فردی به نام ایدو تحت حمایت و پشتیبانی قرار می‌گیرد.
ایدو
ایدو یک دکتر با محبت و خوش قلب به حساب می‌آید که متوجه می‌شود درون این پوسته سایبورگی رها شده، قلب و روح یک زن جوان با یک گذشته‌ی فوق‌العاده قرار دارد. همانطور که آلیتا یاد می‌گرفت که چگونه زندگی جدید خود را سپری کند و در خیابان‌های ترسناک شهر آیرون سیتی دوام بیاورد، ایدو هم تلاش می‌کرد تا او را از گذشته اسرار‌آمیزش حفظ کند. با این حال، دوست خیابانی و باهوش آلیتا به نام هیوگو به جای کمک کردن، تصمیم گرفت که دلیلی برای بازگرداندن خاطرات او باشد.
تنها همین زمان بود که نیروهای فاسد و مرگباری که شهر را اداره می‌کردند به وجود آلیتا پی بردند و به سراغ او رفتند. همینجا بود که آلیتا سرنخی مرتبط با گذشته‌اش پیدا کرد؛ او توانایی‌های مبارزه‌ای منحصربه‌فردی داشت که حتی قدرتمندترین افراد هم نمی‌توانستند او را متوقف یا کنترل کنند. اگر او بتواند از چنگ آنها در امان بماند، می‌تواند کلیدی برای نجات دادن دوستان، خانواده و دنیای که عاشق آن شد، باشد. آلیتا مصمم شده بود تا به داستان گذشته‌ی خود پی ببرد و همین ماجراجویی باعث شد تا او بیشتر از بی‌عدالتی‌های این دنیای تیره و فاسد خبردار شود. او متوجه شد که تنها یک زن جوان می‌تواند دنیایی را که در آن زندگی می‌کند، نجات دهد.
خالقین آلیتا:فرشته نبرد (Alita: Battle Angel)
اگر این توضیحات مبهم است ، به این دلیل است که چگونه و چرا حرکت آلیتا از یک نقطه از داستان به نقطه دیگر این چیزی نیست که شما بخواهید در مورد این تجربه به یاد بیاورید. دنیای غوطه وری که ده ها سال طول کشید تا آن را به صفحه نمایش بزرگی برساند ، همانطور که کامرون ، لاندو و کارگردان رابرت رودریگز ارائه داده اند ، همان چیزی است که نفس شما را از بین می برد و به طرز شایسته ای چنین است.
با مخلوط کردن جلوه های ویژه و مجموعه ها با پیشرفته ترین فن آوری ضبط حرکت عملکردی که تا به حال به معنای واقعی کلمه دیده اید ، Iron City ، Motorball و Alita خودش به شکلی زنده می شوند که صریحاً ، پاندورای آواتار و ساکنانش را شرمنده می کنند.روزا سالازار در نقش (Alita ) برجسته ترین نمونه پیشرفتهای کامرون و لاندو در فناوری mo-cap است. شخصیت به طور حتم بیان کننده ترین چهره ارائه شده دیجیتالی است که تاکنون در یک فیلم سینمایی ظاهر شده است.
در حالی که داشتن یک شخصیت CG رندر شده با واقعیت سخت تر شهر آهن ممکن است به شدت خطرناک باشد ، اما آلیتا با کمال تعجب فهمیده است ، همیشه احساس می کند که به رغم ایستادن در تضاد کاملاً با همه افراد دیگر ، متعلق به اوست. بازیگر روزا سالازار در این فناوری، به دلیل ماهیت بی گناه و عدالت خواهی خود می درخشد و حتی گاهی اوقات به عنوان انسانی تر از گوشت و خون همتای خود ، وکتور شرور (مهارشهلا علی) و شریک سرخورده اش از بین می رود.
قهرمان
فرض یک قهرمان زن در یافتن خودش و شجاعتش مطمئناً در زمان بهتر نمی تواند برتر باشد (و صادقانه بگویم ، دشوار است تصور کنید که هر دختر کوچکی که این را تماشا می کند ، از نظر ظرفیت الهام نخواهد گرفت تا بتواند در برابر خودش بایستد و دیگران) ، اما روایت بسیار مبهم اجرا می شود ، هر لحظه مهم احساس اجبار می شود.
هیچ وقت رمز و رازی در مورد آنچه که بین هر دو شخصیت رخ خواهد داد وجود ندارد ، بنابراین هیچ شگفتی ، پیچ و تاب و هیچ اکتشاف واقعی وجود ندارد. لحظات مهم به نظر می رسد که برخلاف توسعه ارگانیک از شرایط و شخصیت ها ، از لیست خارج شده اند. بنابراین ، در حالی که این فیلم اجراهای ستاره ای را از طرف همه از جمله استعدادهای اصلی مانند علی ، کانلی و والتز به نمایش می گذارد ، به هیچ وجه داستان بیشتر از موفقیت فنی شما را جلب نخواهد کرد.
