ژانر ابرقهرمانی به کارگردانی نیل مارشال و نویسندگی مایک میگنولا است که بر پایه شخصیتی به همین نام از دارک هورس کامیک طراحی شده است،به بررسی فیلم پسر جهنمی ۲۰۱۹ می پردازیم.
کمیک بوک
Hellboy ممکن است مشهورترین قهرمان طنز در جهان نباشد ، اما مطمئناً او را خیلی دوست داشتید وضعیتی که او دوباره برای بازسازی فیلم خود را توسط کارگردان نیل مارشال ، اندکی پس از یک دهه پس از ادبیات کلاسیک فرقه گیلرمو دل تورو به دست آورده است. متأسفانه بازگشت Big Red به صفحه نقره چیزی جز استقبال یا جانشین شایسته فیلمهای اصلی نیست.
یک بازسازی مجدد کامل و کامل از حق رای دادن ، Hellboy تلاش می کند تا با بازی David Harbour یک بازیگر کاملاً جدید بسازد و نقش اصلی این فیلم را از مبدأ ران پرلمن و ایان مکشنه بدست آورد و نسخه جدیدی از پروفسور بروم را به جای جان هورت به زندگی بار آورد. این واقعاً اولین اشتباه است.
پروفسور
شخصیت پروفسور بروم با بازی ایان مک‌شین ، مانند همه شخصیت‌های مدیرانی که در فیلمهای اکشن در دوران بحران در اداره می‌مانند و از آن‌جا دستوراتی را صادر می‌کنند، حوصله‌سربر است. داستان نوشته کوزبی به خوبی در دنیای میگنولا جا می‌گیرد: در سده‌های تیره، شاه آرتور جادوگری به نام نیمو ملکه خونین که قصد داشته با کمک هیولاهای ماورایی دنیا را تسخیر کند، را شکست می‌دهد.
هاربر و مک شین فاقد هر نوع شیمی واقعی با یکدیگر هستند ، که بارها و بارها پویایی پدر و پسر را که قرار است بروم و هالبی را از طریق قوسهای مربوطه خود حمل کند ، خراب می کند. مک شین بخش عمده ای از زمان صفحه نمایش خود را صرف ارائه اطلاعاتی در مورد زباله می کند ، در حالی که هاربر چشم های خود را به بهترین شکل ممکن در زیر پوندها آرایش می کند.
به طور خاص ، انتخاب مک شین، پروفسور بروم، احساس چوبی و غیر دنباله ای دارد. این نسخه از BPRD – دفتر تحقیقات و دفاع ماوراء الطبیعه ، نسخه X-Files در جهان Hellboy – کمتر علاقه ای به تحقیق و دفاع و دفاع دارد و هیجان بیشتری برای عمل به عنوان نوعی از گروه های کشتار شبه نظامی دارد. این جارو به عنوان یک محقق مهربانی که یک کودک شیطانی را به عنوان پسرش به فرزند خود پذیرفته است.
داستان
با فلش بکی آغاز می گردد که طی آن ما تقابل بین شاه آرتور و ملکه خونین را می بینیم. تقابلی که در نهایت منجر به شکست ملکه خونین می شود و شاه آرتور نیز برای جلوگیری از شکل گرفتن دوباره کالبد ملکه، تصمیم می گیرد تا تکه های آن را در نقاط مختلف قرار دهد. پس از این واقعه ما به زمان حال باز می گردیم و با پسر جهنمی ( دیوید هاربور ) مواجه می شویم. فردی که به مکزیک رفته تا همکار خود را که احتمالاً خون آشام شدنش وجود دارد را بیابد. اما به فاصله کوتاهی متوجه می شود که یک هیولا تکه های بدن ملکه را دزدیده و قصد زنده کردن او را دارد که مساوی است با نابود شدن بشریت و…
پسر جهنمی
در این بازسازی خشونت های فیزیکی و کلامی بی آنکه نیازی به حضور پر رنگ شان باشد، در تصویر نقش می بندند تا ثابت کنند پسر جهنمی واقعا از جهنم بازگشته اما این خشونت در خدمت داستان نیست و با مقایسه با دو اثر دل تورو، می توانیم به راحتی متوجه شویم که خشونت عامل موفقیتی برای « پسر جهنمی » نبوده و بکارگیری بی هدف آن نمی تواند نکته مثبتی برای فیلم به شمار برود.
متاسفانه فیلم جدید نیل مارشال حتی در انتخاب موسیقی متن نیز دچار نوعی آشفتگی است بطوریکه در بسیاری از سکانس های فیلم موسیقی های نه چندان متناسب با موقعیت به گوش مخاطب می رسد که باعث تغییر حال و هوای فیلم شده است.
سلاح
هل بوی از ابزارها، اشیاء و گجت‌های مختلف هم استفاده ، در مواقعی که لازم باشد و اسلحه و دست سنگی‌اش چاره شرایط نباشد. هل بوی یک صلیب طلایی هم همیشه با خود به همراه دارد که این صلیب به وسیله‌ی زنجیری به کمرش متصل می‌شود. این زنجیر توسط پروفسور بروم به او داده شده بود و این صلیب همیشه به هل بوی یادآوری می‌کرد که تلاش‌های خودش بود که او را به این درجه رسانده و او را تبدیل به موجود بسیار خوبی کرده است؛ با وجود سرنوشت شومی که از قبل برای او نوشته شده بود.
ملکه خون
میلا یوویچ که سال‌هاست بازی در فیلمهای مزخرف برایش امری عادی شده، در نقش نیموئه حضور دارد. او یکی از بدترین شخصیت‌های منفی به تصویرکشیده شده در تاریخ سینما است که در اکثر اوقات مشغول جمع و جور کردن خودش است و زمانی هم که مثلاً به نهایت قدرتش می‌رسد، تاثیرگذاری خاصی ندارد.
جلوه‌های ویژه هم در بعضی از سکانس‌ها بسیار خوب کار شده و در بعضی از جاها به دلیل استفاده زیاد، بیشتر به فضای کارتونی و تا حدودی به بازی‌های کامپیوتری نزدیک می‌شود. از نکات مثبت فیلم می‌توان به چهره‌پردازی شخصیت‌ها اشاره کرد. چهره هل بوی و آن پیرزن اهریمنی و حتی نیومی به بهترین شکل طراحی‌شده است.
آرتور
ملکه خونین یا نیموئه که در واقع ملکه تمام هیولاها است و به جنگی که همیشه علیه انسان‌ها داشته مشهور است. اما تنها یک نفر توانسته جلوی او بایستید، شاه آرتور شخص محبوب و معروف انگلستان او با کمک یکی از ساحرهای خیانت کار ملکه خونین، جادوگر همیشه دوشادوشش مرلین و شمشیر تاریخی‌اش می‌تواند جلوی ملکه خونین “نیموئه” را بگیرد و اورا از بین ببرد اما، نیموئه به این سادگی‌ها نمی‌میرد؛ نیموئه با اینکه سرش روی تنش نیست اما هنوز هم زنده است، پس آرتور تصمیم به تکه تکه کردن بدنش می‌گیرد و هر تکه را در صندوقی می‌گذارد و تمام صندوق هارا در سرتاسر جهان پخش می‌کند.
از این داستان می‌گذریم در این سمت طبق داستان‌های معروف و بدون تغییر طی آزمایشی که در جنگ جهانی رخ داده، دروازه‌ای عجیب و جهنمی به جهان انسان‌ها باز شده و در آن موجودی متولد و به این دنیا آمده است همان “پسر جهنمی”. پرفسور بروم و داره دسته‌اش با غیب گویی متوجه می‌شوند، منشأ آخرالزمان درون همین پرتال خواهد آمد و به قصد نابود کردنش آمده‌اند.
این کاراکتر با شخصیت های فراموش نشدنی ایجاد می شود که با ایجاد اشتباه در مخاطرات ، تصاویر ارزان قیمت و ویرایش حواس پرتی ایجاد می شوند. در جایی ، انگشت روی پنجه میمون هوادار Hellboy در حال پیچ و خم شدن است مطمئناً HB ممکن است سرانجام در کانون توجه قرار بگیرد ، اما قطعاً او بهتر می توانست تنها بماند.
دیدگاه سایت های معتبر دنیا به فیلم پسر جهنمی ۲۰۱۹:
وینس مانچینی | آپروکس
۸۳ از ۱۰۰
آیا ساختن این فیلم ضرورت داشت؟ احتمالا خیر. من خوشحالم که ساخته شده؟ قطعا. آیا این همان فیلمی است که مردم ۶ ماه برای دوست داشتن آن سر من داد می‌زدند؟ احتمالا! فوق‌العاده ناخوشایند و به طرز عجیبی مسخره!
دارن فرانیچ | اینترتینمنت ویکلی
۵۰ از ۱۰۰
بهترین چیزی که من می‌توانم در رابطه با این فیلم بگویم، این است که: این فیلم یک اثر پر هرج و مرج و شلوغ است که اصلا منطقی نیست.
تاشا رابینسون | ورج
۴۶ از ۱۰۰
در طی ۲ ساعت زمان فیلم هل بوی، دیوانگی موجود در آن دیگر خسته کننده و کمی بی‌حس کننده بود.
دیوید فیر | رولینگ استون
۴۰ از ۱۰۰
فیلم هل بوی قصد دارد تا به شما یادآوری کند که این جانورِ روح‌دار کمپانی دارک هورس کامیکس، لیاقت این را دارد که در دنیای بسیار بزرگ و گسترده فیلمهای کامیک بوکی امروزی، جایگاهی داشته باشد. اما در نهایت نه تنها نتوانست وضع خود را بهتر کند و چهره مدرن‌تری از خود به نمایش بگذارد، بلکه عجیب و غریب‌تر از قبل هم شد.
پیتر بردشاو | گاردین
۴۰ از ۱۰۰
اصلا نمی‌توانست خسته کننده‌تر از این باشد. شاید کمی عجیب و غریب و غیرمعمول به نظر برسد اما یک چیز کاملا بی‌روح و مرده در رابطه با این نسخه جدید از فیلم هل بوی وجود دارد.
اسکات کراون | آریزونا ریپابلیک
۴۰ از ۱۰۰
با اینکه فیلم هل بوی یک اثر شلوغ و پر از نقص است، اما تا زمانی که شما مغز خود را به نوعی خاموش کنید و به هیچ چیز فکر نکنید، تا حدودی می‌توانید از تماشای این اثر لذت ببرید.
کریستی لمیر | RogerEbert.com
۳۸ از ۱۰۰
شما هیچوقت متوجه نمی‌شوید که چقدر به گیرمو دل تورو در زندگیتان نیاز دارید، تا اینکه نسخه بازسازی و ریبوت فیلم Hellboy را تماشا می‌کنید.
رابی کالین | تلگراف
۲۰ از ۱۰۰
با اینکه سری فیلم هل بوی، ساخته‌ی گیرمو دل تورو به نوعی شبیه به افسانه‌های پست مدرن فرانکشتاین به حساب می‌آمد و درخشان، تاثیرگذار، سرگرم کننده، جذاب و افسانه‌ای بود، اما در عوض این ریبوت اضافی و غیرضروری، زشت، نفرت‌انگیز و احمقانه بود.
جو مورگنسترن | وال استریت ژورنال
۱۰ از ۱۰۰
چقدر یک فیلم می‌تواند بد و افتضاح باشد؟ لازم به ذکر است که فیلم پسر جهنمی می‌تواند احتمالات را افزایش و گسترش دهد. این فیلم به حدی بد است که ذهن را بی‌حس می‌کند و باعث انفجار مغز می‌شود.
جانی اولکسینسکی | نیویورک پست
۰ از ۱۰۰
مسابقه بین بدترین فیلم سال دیگر دارد به اوج خود می‌رسد و تقریبا آثار زیادی برای برنده شدن در این مسابقه در حال رقابت هستند. حتی حالا که فیلم هل بوی کنترل این مسابقه را در دست گرفته، می‌توانید بگویید که گرمای آن از جهنم هم بیشتر شده است. این فیلم افتضاح، منزجر کننده، مسخره و احمقانه کامیک بوکی، به طرز عجیبی به مخاطب توهین می‌کند.
