بررسی فیلم The Aeronauts
داستان
در سال ۱۸۶۲، خلبان بالون شجاع و جسوری به نام آملیا رن با هواشناس حرفهای و کاربلدی به نام جیمز گلیشر همکاری خود را آغاز میکند. آنها در تلاش هستند تا دانش بشری را نسبت به آبوهوا و همچنین پرواز کردن، آن هم بالاتر از هرکس دیگری در تاریخ، بالا ببرند. آنها از یک طرف توانستند رکوردها را جابهجا کنند و به اکتشافات علمی مختلف دست یابند.
اما از طرف دیگر هم ماجراجویی آنها به نزدیکیهای مرز موجودیت، کمک میکند تا این زوج عجیب، جایگاه خود را در دنیایی که پشت سر خود رها کرده بودند، پیدا کنند. آنها در همین حین، با چالشهای احساسی و فیزیکی زیادی روبهرو میشوند؛ زیرا ماجرای صعود آنها، کم کم تبدیل به نبرد برای بقا میشود.
گلیشر
فیلم هوانوردان که پایه ریزی های پیش بینی هوا پرداخته است و با یک شخصیت دانشمند و یک خلبان زن, داستان را طی می کند. شخصیت گلیشر با بازی ادی ردمین که یک دانشمند است و بدنبال اثبات نظریه ی خود است و با بی مهری مرکز علمی انگلستان رو به رو می شود که به او هیچ امکاناتی را نمی دهند و او باید خود به دنبال راهی برای رفتن به آسمان باشد.
اینکه مرکز علمی انگلستان او را مسخره می کند و به او امکاناتی نمی دهد یکی از کلیشه ای ترین نکات سینمایی است که همیشه به شخصیت بی مهری می شود و هیچ توجهی نمی شود.انتظار داشتیم در این فیلم نوآوری بشود ولی فیلم با همان کلیشه قدیمی آغاز شد.در مقابل شخصیت آملیا که قرار است خلبان بالن باشد, او که همسر خود را در یک سانحه هوایی از دست داده و از اجتماع به دور شده است و حتی تا دقایق آخر هم دوس ندارد به این سفر که از هر چیزی برای زندگی او ضروری تر است برود.در مورد شخصیت آملیا هم کلیشه بزرگ دیگر را میبینیم, یک شخصیت که شکست بزرگی خورده است و راضی به رفتن نمی شود.
هوانوردان
جیمز با فشار و قرائت از ارتفاع خود را به سختی حس می کند ، آملیا به سختی آنها را زنده نگه می دارد. ستاره فیلم از هر نظر ، ماهر و کاربردی و شجاع است: او کسی است که با عقل سلیم پوسته های روغنی بیاورد و خطرات ناشی از دما و افت هوا را کاهش دهد. این که او همچنین از مزایای تبلیغات و تبلیغات نشان می دهد ، فقط یک مزیت است.
ترکیبی از چندین سفر بالون در زندگی واقعی ( شخصیت گلیشر واقعی و اما Wren ساختگی می باشد ، اما به احتمال زیاد بر اساس بالنسنت فرانسوی سوفی بلانچارد قرار دارد) ، فیلم The Aeronauts دارای یک شناسی طبیعی است که بیشتر در برابر عقب افتادگی فلاش های زمینی خود مقاومت می کند.
ماجراجویی
صحنه های پر دست و پا بین جیمز و والدینش (تام کورتنی و آن رید) با دعاوی وی برای پول از انجمن سلطنتی متناوب می شوند ، جایی که دانشمندان همکار وی که معتقد به پوست هستند فکر می کنند او یک حیله است. پس از چند مورد از این وقایع ، نه ما و نه فیلم نمی توانیم صبر کنیم تا در آن سبد با آملیا برگردیم.
گذشته از موانع ساختاری ، “The Aeronauts” همان فیلم پرماجرا نادر است که از سکوتی که شگفتی هایش در آن آشکار می شود ، جشن می گیرد. ابر پروانه هایی که به طرز جادویی ظاهر می شوند ، و تکه های برفی که به نظر می رسد ثابت است ، در اطراف بادکنک در هنگام نزول بیش از حد سریع ، مجاز به ساکت شدن آرام در صفحه و ذهن است. در یک لحظه – در وحشتناک ترین سکانس فیلم – وقتی آملیا از قسمت بیرونی بالن بالا می رود تا دریچه بنزین کاملاً یخ زده را آزاد کند ، فیلمبرداری جورج استیل از چنان زیبایی و چشم پوشی برخوردار است که بستن چشمان شما جرم است.
کارگردان
هارپر اکشن فیلم را پویا نگه داشته و باعث ناراحتی است که عده زیادی این فیلم را در سرویس استریم آمازون تماشا میکنند چون این کارگردان خیلی خوب از کادرها و فضای پیرامون شخصیتها استفاده میکند. فکر نمیکنم The Aeronauts باعث شود چندین فیلم با موضوع بالون گازی ساخته شود، اما محیط خاص داستان در این فیلم موفق عمل میکند.
وقتی کل فیلم شما پیرامون دو نفر جریان دارد، شما باید بهترین بازیگران را برای این دو نقش استفاده کنید، پس همبازی کردن مجدد جونز و ردمین کار هوشمندانهای بوده که در فیلم بیوگرافی The Theory of Everything «تئوری همه چیز» همکاری خیلی خوبی با هم داشتند. اگرچه نقشها و رابطه این دو با آن فیلم برنده اسکار تفاوت دارد، این زوج تاثیرگذاری عمیق خود روی یکدیگر را حفظ کردهاند. رابطه بین رنس و گلیشر جنسی یا حتی عاشقانه نیست، بلکه درباره دو نفر است که مجبورند به یکدیگر تکیه کنند. رابطه آنها چیزی بیشتر از همکار و کمتر از دوستان صمیمی است، اما جایی برای پیشرفت و تغییر این رابطه وجود دارد.
دید سایت های معتبر به فیلم :
فیونوالا هالیگن | اسکرین دیلی
۹۰ از ۱۰۰
یک اثر دلهرهآور، پر از صحنههای اکشن و همچنین با چشماندازی وسیع و بزرگ به کارگردانی تام هارپر و نویسندگی جذاب و دوستداشتنی خودش و جک تورن. این پروژه که حمایت آمازون را بهدنبال داشت، با اینکه بسیار ساده بود، اما بهطور غافلگیرکنندهای ماهرانه ساخته شده بود.
سیمران هانس | آبزرور
۸۰ از ۱۰۰
این فیلم از ماجراهای واقعی الهام گرفته است. این اثر زمانیکه وارد ژانر اکشن-ماجراجویی خود میشود، به نقطه اوج خود میرسد. کارگردان فیلم یعنی تام هارپر با هوشمندی از لرزش دوربین و کلوزآپها استفاده میکند تا مخاطب را به درون ناپایداری آبوهوا بکشاند.
مایک لاسل | سان فرانسیسکو کرونیکل
۷۵ از ۱۰۰
اگر شما هرگونه ترسی از ارتفاعات دارید، باید بگویم که فیلم هوانوردان یکی از دردناکترین تجربههای سینمایی را برایتان به ارمغان میآورد؛ آن هم بعد از فیلم The Walk (بندباز) که در سال ۲۰۱۵ اکران شد که داستان فیلیپ پتیت را به تصویر کشید که میخواست با عبور از بین برجهای مرکز تجارت جهانی در سال ۱۹۷۴، رکورد بزند.
آنتونی لین | نیویورکر
۷۰ از ۱۰۰
یک پارادوکس و تضاد جالب در این اثر وجود دارد؛ فیلم هوانوردان هرچه که به اوج حماقت خود نزدیک میشود، زیبایی بیشتری را از خود به نمایش میگذارد.
تاد گیلچریست | The Wrap
۶۵ از ۱۰۰
فیلمهای هارپر از آن دسته آثار معدودی محسوب میشود که اگر شخصیتهای آن با یکدیگر کار کنند و بهدنبال راهحل بگردند، به نتایج خیلی بهتری میرسند؛ بهجای اینکه بخواهند مدام مشکل به وجود بیاورند و با هم درگیر باشند.
استفانی زاکرک | تایم
۵۰ از ۱۰۰
هم بهنوعی جذاب و سرگرم کننده بود و هم بهنوعی احمقانه. با اینکه داستان فیلم هوانوردان براساس افراد واقعی ساخته شده است، اما هیچکدام از این ماجراها در واقعیت رخ نداده است؛ حداقل به این شکل نبوده است.
کریستی پاکو | آی جی ان
۴۸ از ۱۰۰
فیلم The Aeronauts اثری است که مفهوم اولیه خود را کم دارد. تورن و هارپر با ترکیب کردن واقعیت و تخیل، آن هم بهصورت آزادانه، توانستند یک داستان از اکتشافات علمی را تبدیل به یک ماجراجویی رمانتیک درهم و برهم بکنند که سقوط میکند و میسوزد.
مارک لیبرمن | واشینگتون پست
۳۷ از ۱۰۰
فیلم هوانوردان، دومین اثر سینمایی امسال هارپر بعد از فیلم رز وحشی است که توانسته اکران ایالات متحده را هم به دست بیاورد. آن فیلم عالی بود، با موسیقی قوی و یک ایفای نقش بسیار جذاب از یک بازیگر تازهکار مانند جسی باکلی. این یکی در برخی صحنهها واقعا فیلم جذاب و هیجانانگیزی میشد اما نه بیشتر.