نقد و بررسی قسمت دوم سریال بازی تاج و تخت فصل هشتم
نقد و بررسی سریال پرطرفدار بازی تاج و تخت دومین قسمت از فصل هشتم،سریالی که قراره پر از احساسات و هیجانات زیادی به همراه داشته باشد.با ریور وب همراه باشید.
توجه:اگر هنوز قسمت دوم فصل هشتم سریال بازی تاج و تخت را ندیده اید به شما پیشنهاد میدم از خوندن این مقاله صرف نظر کنید.
دومین قسمت از فصل هشتم سریال « بازی تاج و تخت » باز هم فارغ از صحنه های جنگ و خونریزی بود و به روابط میان شخصیت های داستان گذشت. جایی که در اوایل قسمت دوم جیمی لنیستر در کمال تعجب از راه می رسد و اعلام می کند که قصد دارد در کنار شمالی ها در نبرد وینترفل بجنگند.
طبیعتاً پذیرفتن چنین درخواستی برای دنریس از دیگران سخت تر خواهد بود و او سرسختانه از حضور جیمی در میان خودشان ابراز ناراحتی می کند. اوضاع زمانی بغرنج تر می شود که جیمی حتی اعلام می کند که از گذشته و اقداماتی که انجام داده پشیمان نیست چراکه شرایط جنگ در آن حکمفرما بوده و او برای حفاظت از خانواده خویش هر بار دیگر هم که این اتفاق بیفتد تصمیم مشابهی خواهد گرفت.
جیمی
جیمی با پا در میانی برین و تیرین، بالاخره موفق می شود رضایت را برای ماندن کسب نماید اما هیچکس هنوز نمی داند که دلیل اصلی او برای ماندن و جنگیدن در کنار شمالی ها چیست. او بارها حتی به برین اعلام کرد که به خاطر عوض شدن شخصیتش اینکار را انجام می دهد و حتی جایی برن به کنایه از لفظ ” عشق ” به عنوان محرک چنین تصمیمی یاد می کند. می توانیم باور کنیم که جیمی بهرحال احساس مثبتی به برین دارد اما از بروز مستقیم آن امتناع می کند. اما آیا تمام اینها قرار است منجر به باور این نکته شود که جیمی تغییر کرده یا هدف مهمتری در پشت ظاهرسازی هایش قرار دارد؟
ما برین به عنوان امین و فرد مورد اعتماد سانسا، احساس قلبی عمیقی را نسبت به جیمی تجربه می کند اما نمی تواند آن را به درستی متوجه شود. شرایط زندگی برین هرگز به شکلی نبوده که بتواند عشق را مانند آنچه که وجود دارد درک کند به همین جهت ما تمام احساسات او را در قالب نگاه پر تردیدش به جیمی می بینیم. با اینحال در سکانس پایانی اپیزود دوم اتفاقی هیجان انگیز رخ می دهد و آن تبدیل برین به یک شوالیه توسط جیمی است. برین معتقد است که زن ها نمی توانند شوالیه شوند اما جیمی اعلام می کند که یک شوالیه می تواند لقب شوالیه را به فرد دیگری بدهد.
صحنه تبدیل شدن برین به یک شوالیه یکی از جذاب ترین سکانس های قسمت دوم فصل هشتم « بازی تاج و تخت » می باشد و در اینجا ما می توانیم نگاه معنادار برین به جیمی و اشک های او را شاهد باشیم که از تجربه آن حس خوشایند جاری می شود. اما از سوی دیگر به احتمال فراوان، چنین سکانسی به معنای مرگ باشکوه برین در ادامه راه خواهد بود.
دنریس و سانسا
نکته مهم دیگر در قسمت دوم ملاقات میان دنریس و سانسا بود. سکانسی که در آن دنریس تلاش کرد تا خود را به قلب سانسا راه دهد و اتحادی میانشان تشکیل دهد اما زمانی که سانسا درباره وضعیت شمال پس از این جنگ سوال کرد، دنریس نتوانست پا بر روی خواسته قلبی اش بگذارد و در کنار سانسا باقی بماند. دنریس تاج و تخت را می خواهد و قصد حکمفرمایی دارد و او برای رسیدن به این خواسته چنان مصمم و قاطع هست که مشخص نیست حتی به خاطر آن بخواهد جان اسنو را هم کنار بزند.
او در سکانس ملاقات با سانسا آشکارا از خواسته وی مبنی بر استقلال شمال سرباز زد و دست او را که تا پیش از این به گرمی فشرده بود را نیز پس زد تا نشان داد عطش قدرت او سیرایی ندارد. در سکانس پایانی قسمت دوم زمانی که جان اسنو سرانجاح حقیقت را به دنریس می گوید، دنریس بی آنکه از گرمای عشق و فداکاری برای یکدیگر سخن گوید، نخستین جمله ای که بر زبان جاری می کند این است که با پذیرفتن حقیقت جان اسنو وارث تاج و تخت خواهد بود! باید باور کنیم که عشق آتشین آنها بزودی تغییر هویت داده و تبدیل به آتشی علیه یکدیگر شود؟
تجربه
در کل می توان گفت: که قسمت دوم متمرکز بر روابط و ملاقات شخصیت های با یکدیگر و سپری کردن آخرین شب قبل از مواجه با دشمن بود. ملاقات هایی که همگی آنها با روحیه از دست رفته انجام می شد و همگی افراد با یک جمله ثابت آن را آغاز یا به پایان می رساندند و آن این بود که این آخرین شبی هست که زنده هستند و می بایست تجربه های مختلفی را از سر بگذرانند! یکی مانند آریا به دنبال کشف عاطفه های انسانی رفت و دیگری جام نوشیدنی اش را برخلاف رویه معمول پُر کرد چراکه در این شب می بایست همه چیز کاملاً ویژه باشد، هیچکس نمی داند که آیا فردایی هم خواهد بود یا همنشینی شب آخرین قاب مشترکی است که از بسیاری از بازیگران سریال شاهد خواهیم بود.