بررسی بازی Hitman 2
یک بازی ویدئویی اکشن در سبک مخفیکاری است که توسط شرکت آیاو اینتراکتیو ساخته شده و به وسیلهٔ وارنر برادرز اینتراکتیو انترتینمنت برای پلتفرمهای پلیاستیشن ۴، پی سی و اکسباکس وان عرضه شده است.به بررسی بازی Hitman 2 در این مقاله می پردازیم.
بازی به نظر می رسد چشمگیرتر، اما نه خیلی زیاد. جمعیت آن متراکم تر اما زیاد نیست. رابط کاربر ، منوها و سیستم مبدل همه یکسان هستند و دارای یک سبک زیباشناختی یکسان هستند. حتی آموزش یک نسخه به صورت مستقیم است .همان دو ماموریت آموزشی که در یک شبیه سازی تخته سه لا در یک سیلوی زیرزمینی عظیم انجام می شود.
چهار نکات جالب بازی حیرت انگیز هیتمن ۲
۱- محیط کاملا جدید و متفاوت انتظارتان را میکشند
هیتمن در نسخه دوم قرار است ما را به غیر از کلمبیا و میامی، به نیوزلند، شهر مومبای هند، آتلانتیک و ایالات متحده آمریکا نیز ببرد که با رفتن به صفحه مخصوص این لوکیشنها در سایت بازی، میتوانید تیزری از هر کدام تماشا کنید.
این ماموریتها همچنین اطلاعات بیشتری از گذشته مامور ۴۷ را در اختیارمان قرار میدهند و خود او نیز پس از وقایع نسخه اول حالا به دنبال شکار و قتل مشتری مخفی یا همان Shadow Client است که نیروهای شبه نظامیاش از او محافظت میکنند.
۲-هوش مصنوعی بهتر بازی شما را به چالش میکشاند
یکی از ویژگیها و تغییراتی که سازندگان بازی روی آن تمرکز زیادی کردند، هوش مصنوعی قدرتمندتر و عکس العمل طبیعیتر کاراکترها است که میتواند شما را به مراتب بیشتر به چالش بکشد.در این نسخه کاراکترها قادر هستند تا تصویر شما را از آینهای که رو به رویشان قرار دارد، ببینند. بنابراین حالا پیش از آنکه برای کشتن کسی از پشت به او حمله کنید، باید محیط اطراف را به خوبی زیر نظر بگیرید وگرنه ممکن است بازتاب آن در آینه موقعیت شما را لو دهد.
۳-بخش Ghost Mode فرصتی است تا مهارتهایتان را در رقابت با ماموری دیگر محک بزنید
شما و حریفتان از یک نقطه بازی را شروع میکنید اما بعد از آن تصمیماتی که برای کشتن اهداف میگیرید، دیگر کاملا به خودتان بستگی دارد. البته هیچ کدام از این تصمیمات روی محیط و بازی فرد دیگر تاثیر نمیگذارد. به بیان بهتر اگر حریف شما ناگهان تصمیم بگیرد همه افراد را به رگبار ببندد، هیچ اتفاقی در دنیای بازی شما نمیافتد.
چالش جالب و اصلی این بخش نیز این است که اگر شما هدف مشخص شده را زودتر از بین ببرید، حریفتان تنها ۲۰ ثانیه فرصت دارد تا همان هدف را بکشد و در غیر این صورت امتیاز آن هدف را برای همیشه از دست میدهد.
۴-بی شمار روش برای کشتن اهداف وجود دارد
به نظر میرسد که تقریبا تمامی لوکیشنهای این نسخه از لحاظ ابعاد، هم اندازه و حتی بزرگتر از ماموریت معروف ساپینزا نسخه قبلی است. همچنین برخی از این لوکیشنها چون شهر میامی که در اولین تریلر بازی به نمایش در آمد، مملو از مردم و شخصیتهای مختلف است و به گفته سازندگان تعداد NPCها در هیتمن ۲، بیشترین در سری به حساب میآید.
این محیطهای بزرگتر و شلوغ تر به طبع روشهای بیشتری را برای از بین بردن اهداف پیش پای مامور ۴۷ میگذارد تا حتی این بار کمتر از نسخه قبلی وسوسه شوید که به جای کشف این راهها، با سلاحهای سنگین به دل دشمنان بزنید.
اگر منفجر کردن اتومبیلی در سرعتی خیلی بالا هیجان زیادی برایتان ندارد، میتوانید با دستکاری دستگاههای آتش بازی در هنگام اهدای جوایز، هدف مورد نظر را به آتش بکشید و یا سادهتر از هر روش دیگری، موقعیتی مناسب با دید کافی پیدا کنید تا با سلاح تک تیرانداز راننده را از میان بردارید.
مسیر داستانی
بخش داستانی بازی کوتاه و بعد از به پایان رساندن چند مرحله و ترور کردن اعضای Providence به پابان بازی رسیده و همه چیز برایتان روشن میشود. مامور ۴۷ کسی است که بدون احساس خاصی دست به کشتن افرادی میزند که دستور ترورشان را دارد با این حال در این اصل و این باور بازیکن خدشهدار میشود.روایت داستان کمی خدشه دار است اما به یکپارچه بودن آن ضربهای وارد نخواهد کرد. بدون مکث و تامل داستان خود راادامه می دهد و تنها مقدمه چینی آن دیالوگهایی از سوی دایانا بوده و مرحله اولی که باید آن را رد کنید.
سپس وارد مسیری میشوید که دایانا و یک شخص ناشناس آن را در مقابل شما قرار دادهاند و نیز به تبعیت از آنها به همین مسیر ادامه میدهد. همه چیز خوب است تا این که به پایان بازی میرسید و اسرار قاتل کچل محبوب فاش میشوند. اسراری که کمی ناشیانه در این نسخه در زندگی وی گنجانده شده و شما نیز آنها را کشف خواهید کرد. اندینگ بازی در عین حال که به طرزی استادانه شما را غافل گیر میکند، ناشیانه عمل کرده و گذشته و شخصیت پردازی کلی مامور ۴۷ را تحت شعاع قرار میدهد.
شخصیت پردازی
اهداف هر مرحله از بازی نقش پررنگی در داستان ندارند و فرصت چندانی برای شخصیتپردازی آنها در طول مراحل وجود ندارد اما در اندک دقایقی که به واسطه رخدادهای فرعی هر مرحله بخشی از داستان و شخصیت آنها به شکل متمرکز شدهتری نشان داده میشود از پرداخت قابل قبولی برخوردار هستند، مثلاً قاچاقچی مواد مخدری که اگر او را در فعالیتهای روزمرهش تعقیب کنید
در مورد وسیلهای که برای اولین از آن برای کشتن فرد دیگری استفاده کرده برای زیردستانش به لافزنی میپردازد یا یکی دیگر از اهداف که توسط فردی که لباس عروسکی تشویقکنندگان مراسم ورزشی را به تن دارد مورد اخاذی قرار گرفته و مواردی از این دست که در هر مرحله با کنجکاوی در محیط و گوش دادن به گفتگوهای بین افراد مختلف چنین لحظاتی را کشف میکنید.
کیف مخصوص مامور ۴۷
شما اکنون میتوانید رسما هرچیزی را داخل کیف جاسازی کرده که این موضوع آزادی عمل بازی را بالاتر میبرد. بنابراین شما باید تصمیم بگیرید که اگر قصد دارید یک بمب با خود حمل کنید و به منطقه ای بروید که اگر بمب در جیبتان باشد دردسر ساز میشود، آن را داخل کیف خود بگذارید.
البته موضوع به این سادگی نیست. برخلاف آن این بار هنگامی که از نردبان بالا میروید و یا از لبه های ساختمان ها میخواهید مسیرتان را پیش ببرید، ۴۷ نمیتواند کیف را در دستان خود نگه دارد که بیشتر با عقل جور در میآید و البته کار را نیز سخت تر میکند. بنابراین برای استفاده درست از کیف باید خلاقیت به خرج دهید و راه دیگری پیدا کنید.گاهی اوقات میتوانید آن را پرت کنید و بعد خودتان را به کیف برسانید. البته باید مراقب باشید تا آن موقع شخص دیگری کیف شما را برنداشته باشد. همچنین شما نمیتوانید با کیف از بازرسی نگهبان ها رد شوید و باید راه دیگری برای رساندن کیف خود به منطقه ممنوعه پیدا کنید.
NPC
NPC ها نسبت به اسلحه یا کارتی که از نگهبان سر به نیست شده روی زمین افتاده است واکنش نشان میدهند، اما هیچ توجهی به خون ریخته شده روی زمین یا حتی گاهی اوقات دیوار و پنجرهها ندارند. با اینکه عملکرد هوش مصنوعی ارتباط مستقیمی با درجه سختی بازی دارد، اما این موارد همگی در بالاترین درجه سختی هم دیده میشوند. البته این تنها مشکل هوش مصنوعی هم نیست. گاهی اوقات دشمنان با وجود اینکه شما را شناسایی میکنند اما واکنششان چندان به موقع نیست و تا به خودشان بیایند، شما خیلی راحت و بیسروصدا میتوانید کلکشان را بکنید.
دید سایت های معتبر دنیا به بازی (بررسی بازی Hitman 2)
گیمز بیت
۹۱ از ۱۰۰
دادن این قدرت به بازیکنان، که بتوانند داستان مختص به خودشان را خلق کنند از ویژگیهای جدانشدنی یک بازی است. و حالا این ویژگی در بازی از هر زمان دیگری بزرگتر و قدرتمندتر است. پس اهمیتی نمیدهم که این جدیدترین چیز حال حاضر دنیا هم نباشد. چون هنوز هم یکی از پایدارترین و پر پاداشترین بازیهایی است که یک بازیکن میتواند تجربه کند.
اتک فن بوی
۹۰ از ۱۰۰
جایی که بازیکن برای تکمیل مرحله میتواند از یک تیغ تیز برای یک برش استادانه استفاده کند و یا در یک استراتژی عیان برای از بین بردن اهداف، شاهد تصمیمگیریهای نادرست و نتایج وحشتناک آن باشد.
یوز گیمر
۹۰ از ۱۰۰
فقط یک هیتمن دیگر به نظر برسد، ولی به شکلی موفق شده که از عناوین قبلی بهتر هم باشد. مراحل این بازی همگی فوقالعاده هستند، ماموریتهای قتل به روشهایی عمدتا هوشمندانه قابل پیادهسازی هستند و دیالوگهای طنزآمیز هم در بهترین نورم خودش قرار دارد. ژانر ماموریتهای قتل سندباکسی هیچ وقت تا این اندازه دلچسب نبوده است؛ البته وجود مشکلات فنی کمشمار و بخش چندنفره کمعمق و معمولی بازی هم نمیتواند کچلترین قاتل در میان همه هیتمنها را متوقف کند. حتی با گذشت چندین ساعت و گردش در یک نقشه، شما باز هم یک فرصت جدید یا یک وسیله قابل استفاده به عنوان سلاح، و در ادامه روشی برای سورپرایز کردن اهدافتان پیدا میکنید.
دستراکید
۸۰ از ۱۰۰
برای دنبال کردن این بازی، من حتی به شان بین یا چالشهای مدتدار یا وعده برای Ghost Mode بتا هم نیازی ندارم… فقط همین طور نقشههای بیشتر بدهید تا همچنان این بازی را دنبال کنم.
گیم اسپات
۸۰ از ۱۰۰
هیتمن عبارت است از این تجربه که پیشبینی شما از اینکه نقشهتان در مرتبه اول چطور جواب میدهد. این درباره تجربه یک حس تعلیق پرتنش هست که سعی میکنید خودتان را با بیشترین سرعتی که ممکن است از یک وضعیت بد بیرون بکشید، و امیدوار باشید که یک نگهبان مشکوک به خودتان را دست به سر کرده باشید. این درباره تجربه لذتبخش دانستن جزئیاتی نظیر این است که شما آن قدر مرحله، ابزارها و محیط را به خوبی درک کرده باشید که وقتی هدفتان در یک زمان مشخص، به یک سمت مشخصی در حال حرکت بود، شما بهترین فرصت ممکن را برای اجرای ماموریت پیدا کنید. یک تجرب آشناست ولی در دنیای سری هیتمن، آشنا بودن یک قدرت باورنکردنی است.
آی جی ان
۷۷ از ۱۰۰
بازی نخواسته خیلی به ساختارهایی که در بازی قبلی خودش وجود داشت چیزی اضافه کند و به همین خاطر، بیشتر شبیه Hitman 1٫۵ هست تا یک دنباله به تمام معنا. اما همین هم چیز بدی نیست. این بازی حالا با ارائه پرعمقترین و کاملترین تجربه سندباکسی – مخفیکاری ممکن در دنیای گیم، آن هم در یک پکیج کامل به جای عرضه شش اپیزود جداگانه، حتما ارزش خودش را دارد. همچنین وجود هیتمن ۲۰۱۶ در این بازی، برای بازیکنانی که موفق به تجربه این ریبوت نشده بودند هم یک پاداش خوب محسوب میشود. بگذارید امیدوار باشیم که آنها دفعه بعد، تلاش بیشتری را از خود نشان بدهند.
گیمز رادار
۷۰ از ۱۰۰
به نظر با یک بازی دقیقه نودی، و خارج شده از یک استراتژی ساخت عجلهای مواجه میشویم، باعث نشده که حقایقی مثل مرحلههایی بسیار خوشساخت و مملو از فرصتها برای خلق موقعیتهای مبتکرانه … و [حتی] احمقانه از بین برود.