
بررسی فصل اول سریال His Dark Materials
سریال His Dark Materials از شبکۀ HBO یک سریال پربیننده و جذاب که ماجراهایی زیادی به همراه دارد که موجب می شود شما را در خود سریال غرق کرده. به همین دلیل به بررسی آن می پردازیم.
این سریال در نگه داشتن تعدادی از داستانهای مختلف به طور همزمان پیش می رود – کار اصلی لیرا برای نجات بهترین دوست خود راجر از چنگال Magisterium ، آزمایش های لرد آریل ، جهان لرد بورال است. ماشینی این نمایش هوشمندانه چگونگی و برجسته کردن این داستانهای مختلف را انتخاب می کند و در پایان ، تمام آن موضوعات را با هم در یک شبکه جذاب می پوشاند که ما تازه در اواخر فصل اول شروع به درک آن کرده ایم.
بهشت گمشده
نام خودش را از شعر حماسی بهشت گمشده نوشته جان میلتون گرفته اصلا تعجبآور نیست. تمرکز His Dark Materials روی سوالات یک شخص درباره موجودیت خودش است و اینکه چطور طی گذشت زمان شخصیت فرد تغییر میکند. در این سریال همچنین شاهد حضور خرسهای زرهی آماده جنگیدن و یک میمون طلایی شرور هستیم، پس اصلا نگران تاریکی بیش از حد داستان نباشید. این سریال ساخته جک ثورن (Jack Thorne) یک فانتزی تمامعیار است.
ممکن است شنیده باشید این سریال به Game of Thrones بعدی تبدیل میشود چون از روی سری کتابهای بزرگی ساخته شده و محصول HBO است. اما هر کس با این سریال به دنبال Game of Thrones جدید است ناامید خواهد شد. منبع اصلی داستان نوشته فیلیپ پولمن (Phillip Pullman) مخصوص خوانندگان جوان بود پس سریال هیچکدام از مسائل بزرگسالانه GOT را نداشته و خشونت آن کنترل شده است. همچنین این داستان کلا درباره لایرا است

نیروی اهریمنی
کشمکش ویل جهت حفظ زندگی خانگی با مادرش که به بیماری ذهنی مبتلا بود، باعث شد داستان از طرق مختلفی وارد فازهای روحانی و غیبگویی شود. این اتفاقات باعث درگیریهای بیشتر در روند داستان شد. البته توانایی لرد بوریل جهت حرکت بین جهانهای لیرا و ویل و همچنین وسواس فکری او نسبت به پدر گمشده ویل (جان)، نشان میدهد که ممکن است ویل نیز خود نقشی در پیشگویی کلی برنامه داشته باشد. اینکه جهانهای مختلف سریال چگونه با یکدیگر ارتباط دارند بسیار هیجانانگیز است. این موضوع میتواند روندی جالب در داستان آینده سریال داشته باشد.
سریال نیروی اهریمنیاش یکی از مجموعههای پرطرفدار شبکه HBO محسوب میشود که موفق شد نسبت به دیگر آثار جدید فانتزی این شبکه، مخاطبان بیشتری را به سمت خود جلب کند. این مجموعه هرگز از فرورفتن در لحظات غمانگیز شانه خالی نمیکند.سریال نیروی اهریمنیاش دارای جهانی است که در آن کودکان در مقابل آدمربایان نابودکننده روح ایمن نیستند، جهانی است که در آن یک شخص میتواند توسط آواتار حیوانی خود یا شخصی دیگر کشته شود و همچنین جهانی است که در آن دولت با قدرتش میتواند هرگونه نجابت و حقوق انسانی را زیرپا بگذارد. مانند کتابها این سریال اگرچه ممکن است از کودکان بهعنوان شخصیتهای اصلی استفاده کند، اما این بدانمعنی نیست که آنها وارد خطرات کمتری خواهند شد.
دافنه کین در نقش لیرا عملکرد خارقالعادهای از خود برجای گذاشت. او بهزیبایی بالا و پایینهای احساسی نقشش را برای همگان بهتصویر کشید. توازن فوقالعادهای بین شوخیهای خوب و خشم وحشتناک کین مشاهده میشود که قابل تحسین است. کاراکتر ویل پاری (با بازی امیر ویلسون) کمتر قابل درک است. او بچهای است که تلاش میکند کار درست را انجام دهد و خانوادهاش را در کنار یکدیگر نگه دارد.

جهان موازی
غبار او با ایجاد یک دنیای موازی غنی و بافت دار در مدت زمان نسبتاً کوتاهی به زمین می پیوندد. واقعیت متناوب لیرا از گرد و غبار ، هواپیماهای دریایی ، جادوگران ، panserbjorn و aleithiometers هرگز به سرعت درک شما نمی آید تا متوجه شوید با چه چیزی مواجه هستید ، و برخی از رازها هنوز هم عناصر خارج از خانه را احاطه کرده اند (مانند قطب نما که حقیقت را می گوید) در پایان این سریال جذاب تر می شود. مواد Dark Dark او را نشان می دهد که دست خود را با سرعت خودش نشان می دهد و اعتماد به نفس این نمایش را به ارزش بازگشت دوباره می بخشد.
آنچه به ویژه در دنیای خیالی لیرا کار می کند انتخاب الهام بخش برای جلو بردن عناصر داستان از دومین رمان سریال “چاقوی ظریف” است. مواد تاریکی او این حقیقت را پنهان نمی کند که جهان های دیگر در همان فضا به طور هم زمان وجود دارند ، و این بدان معنی است که “دنیای واقعی” ما (که به طرز غم انگیزی فاقد دیمون ها مانند آن است) نیز به لایرا متصل شده است.

غبار
سریال His Dark Materials وامدار داستان تحسین برانگیز و قدرتمند منبع اصلی خود است، داستانی که در آن حکومتی مذهبی بر جهان حکمرانی میکند و ممنوعههای مختلفی را صادر میکند. کلیسا به هیچ وجه دوست ندارد اکتشافات علمی به سرانجام برسد و دانشگاه را نیز تحت نظر خود در آورده تا بتواند با جامعه دانشمندان ارتباط خوبی داشته باشد.
کلیسا به مردم مفاهیمی را خورانده که همه انسانها خیر و شر ذاتی دارند و جهان دیگری وجود ندارد؛ غافل از اینکه لرد عزریل در طی سفرهای اکتشافی خود، پی برده که میتوان پنجرههایی به دنیاهای دیگر باز کرد. لرد عزریل علیه کلیسا قیام میکند و باور دارد که غبار (گرد و غباری که فکر می کنید، نیست) چیزی فراتر از ذرات گناه است.
قوانین
این جهان و وضع کننده قوانین آن مرجعیت است که در واقع یک کلیسای بزرگ به حساب میآید. دو آنکه این جهان یکی از جهانهای موازی در کنار دنیای که ما میشناسیم است و به جز آن صدها جهان موازی دیگر وجود دارند و در نهایت اینکه در اینجا با گونههای مختلفی از حیات روبرو هستیم که با یکدیگر تعامل دارند. انسانها، خرسها، جادوگرها، دیوها مهمترین این نژادها به حساب میآیند و نکته مهم اینکه خرسها و دیوها چیزی به نام شیتان ندارند هرچند برخی از آنها حسرت داشتن چنین مخلوقی را دارند.
حال که با جهان فانتزی و عجیب و غریب داستان His Dark Materials آشنا شدید، باید بگویم که به تصویر کشیدن چنین جهانی کار هر کسی نبوده و یک بار که هالیوود تصمیم گرفت چنین کاری کند، عملا به بنبست خورد. اساسا هالیوود چندباری سعی کرده تا به سراغ کتابهای فانتزی برود چرا که بفروش بودن این فیلمها معمولا تضمین کننده است (نگاه کنید به سری ارباب حلقهها، هریپاتر، گرگ و میش و یا بازیهای گرسنگی و نارنیا) اما در میان این پروژهها چندین پروژه شکست خورده و نیمهتمام نیز وجود دارد. سری نارنیا و یا ناهمتا یکی از آنهاست.

لرد بورال
این ما را به ویل پاری می رساند. شخصیت اصلی دوم سریال ،حضور گسترده ای در سرتاسر فصل ۱ دارد ، حرکتی که بعداً به سود سهام داستان پرداخت می کند. تلاش برای حفظ زندگی در خانه با یک مادر روانی به پایان خواهد رسید و داستان را از طریق بحث های زیادی که در مورد روح و نبوت است ، برپا می کند ، اما به شکلی که چشم انداز آن درگیری های بزرگتر را اضافه می کند.
البته ، توانایی لرد بورال برای پیاده روی بین دنیاهای لیرا و ویل و وسواس او با پدر گمشده جان ، جان نشان می دهد که ویل می تواند خودش را در پیشگویی کلی نمایش نشان دهد. با وجود برخی از بازیکنان کلیدی که به نظر می رسد تا پایان فصل فصل از شیشه به دنبال ، چگونگی ارتباط وقایع در هر یک از این جهان ها با یکدیگر ، یکی از رازهای جالب توجه است که با حرکت در نمایش به جلو می رود.

او مطمئناً مخاطب عام تری نسبت به حماسه فانتزی دیگر HBO دارد که به تازگی به پایان رسیده است ، اما هرگز در لحظه های تلخ خود فرو نمی رود. این نمایش است که در آن کودکان از آدم ربایان نابودکننده روح در امان نیستند ، جایی که می توان با خرد کردن نماد حیوانات شایان ستایش خود را در کف دست خود کشته کرد ، جایی که یک دولت مذهبی می تواند هرگونه نقض نجابت انسانی را در خدمت یک مقام متعال مانند این کتاب ها ، این نمایش ممکن است بچه ها را به عنوان شخصیت های برجسته نشان دهد ، اما این باعث نمی شود جهان (ها) آنها از هر چه خطرناک تر حرکت می کنند.
دافنه کین
دافنه کین یک کار عالی در نوردیدن با فراز و نشیب های عاطفی سفر لایرا انجام می دهد ، هم شوخی خوب او و هم عصبانیتش را در یک اندازه مساعد کانال قرار می دهد. ویل پری امیر ویلسون بسیار فراتر از ذهن است ، بچه ای که فقط سعی در انجام درست کار و نگه داشتن خانواده خود دارد ، اما با توجه به اینکه مسیرهای لیرا و ویل برای عبور از سرنوشت مقرر نیست ، این شخصیت های متضاد می توانند برای برخی از تعامل های عالی بین کین و ویلسون فراهم کنند. پیش رفتن.
بازیگران بزرگسال ، ورق های خارق العاده ای برای همتایان جوان خود هستند. روت ویلسون سنگین ترین کار را انجام داده و شدت او باعث شده خانم کولتر احساس ترسناک ترین زن در هر جهان شود. ریاکاری این که کولتر با فرزندان غیر از خود چگونه رفتار می کند ، باعث ناراحتی لیرا از او شده است. جیمز مک آوی آشکارا دارای خشم و حق و حق لرد آریل است ، و ما انگیزه های رادیکال او را تا حدودی می پذیریم به دلیل چقدر مک آویو متعهد به واقعی جلوه دادن آنها است. لی Scoresby لی مانوئل میراندا تسکین فوق العاده کمیک می دهد – یک تیزباز هوشمند Texan Han Solo که با احترام به سخنان لیرا احترام می گذارد و به امنیت او اهمیت می دهد.

جلوه های بصری
فصل اول Dark Material او با طراحی تولید فوق العاده ، جلوه های بصری و موسیقی بسیار زیبا را تحت تأثیر قرار می دهد. از گرمای علمی دانشکده جردن گرفته تا چشم انداز تکنیکال شمال یخ زده ، هر محلی که لیره سفر می کند احساس می کند زنده و زیبا به تحقق می رسد. ارکسترشن های لورن بالف به دنیای در حال حاضر از مواد Dark Dark او احساسی حتی اجتناب ناپذیرتر می بخشد ، در حالی که هر بخش از شخصیت ها صدای موسیقی متمایز می گیرند. داعش های مهم همیشه مانند شخصیت های واقعی و کنونی مانند Iorek Byrnison و خرس های زره پوش دیگر احساس می کنند.

با این حال ، دزدان دریایی می بینند که مواد تاریک وی در برابر بودجه خود کاملاً واضح است. به همان اندازه که این نیمه های دوم برای شخصیت های دنیای لیرا بسیار مهم است ، مواقعی وجود دارد که غیبت آشکار آنها پریشان می شود ، بدون شک به دلیل قیمت آن برای تهیه یک حیوان VFX برای هر انسان با یک ضربه.
مهمتر از آن ، قوانین Daemons به اندازه کافی مبهم است که در صورت لزوم برای طرح راحت باشد (مانند زمانی که Lyra به پان برای یافتن پرنده ای نیاز دارد تا از روی یک پشته کوه ببیند) ، اما به اندازه کافی روشن نیست که به ما کمک کند تا بفهمیم چرا پان نمی تواند؟ هنگامی که می جنگید ، به یک میمون طلای خزنده خانم کولتر به یک فیل تبدیل شوید و جلوی آن را بگیرید.

ماجراجویی دیگر!
و در حالی که بسیاری از موفقیت های او در زمینه مواد تاریک ناشی می شود که چگونه این رمان ها را به طور دقیق تطبیق می دهد ، این فداکاری به متن منجر به برخی از موضوعات پیشگامانه می شود. قسمت پیش فرض فصل “مبارزه با مرگ” ، پس از نبرد هیجان انگیز در Bolvangar ، تا حدودی مخاطرات را از بین می برد و گپتیان های دریایی که به لیرا کمک می کنند در بیشتر فصل ، واقعاً به خودی خود نمی آیند تا قسمت ۵ ، “پسر گمشده” که به نمایش می آید.
فصل اول سریال یک ماجراجویی فانتزی با اعتماد به نفس و هیجان انگیز است ، پر از تهدیدهای سنگین برای شخصیت های اصلی و سهام خود که در جهان های مختلف آن نشان می دهد. حتی اگر مواقعی وجود داشته باشد که دامنه داستان کمی از حد توانایی بودجه آن فراتر رود ، بی بی سی و HBO یک کار چشمگیر را انجام داده اند که به لایرا (و ویل ها) ماجراهایی را برای اقتباس مورد نظرشان ارائه می دهد.
