بررسی فیلم Bombshell
فیلمنامه این فیلم توسط چارلز راندولف بر اساس رویداد حقیقی آزار جنسی کارکنان زن فاکس نیوز توسط مدیر ارشد آن، راجر ایلز نگارش شده است.
چیزی که باید در نقد فیلم Bombshell مطرح شود این است که موضوع فیلم اساساً جنسیت و تبعیضهایی است که افراد بهواسطه آن قائل میشوند. این تبعیض جنسیتی به گستره تاریخ، فرهنگ و سیاست در تمام دنیا وجود داشته است. نکته مثبت فیلم، موفق بودن آن در نمایش تعرضهایی است که زنان، حتی آنهایی که امتیاز ویژهای دارند، بهسادگی در طول روز متحمل میشوند.
حتی یک تعریف و تمجید غیرانسانی با هدف جنسی، تعرضی به حقوق زنان است. هنگامی که در محیط شبکه راه میرود و مردان وراندازش میکنند، او حرکت خود را متوقف نمیکند. او یک مبارز است و بازی شارلیز ترون باعث میشود باور کنید که او اگر بخواهد میتواند یک شورش یا حتی ارتش را هدایت کند.
فریاد زنان
ماجرای خیزش جنبش Metoo در شبکه فاکس نیوز توسط جی راچ روایت شده، کارگردانی که چند سالی است از عرصه کمدی سازی فاصله گرفته و وارد بازیهای سیاسی شده است. راچ خالق شخصیت آستین پاورزبوده و دو فیلم کمدی ملاقات با والدین و ملاقات با فاکرها را نیز در کارنامه خود دارد. او با ساخت فیلم The Campaign وارد حیطه سیاست شد و با ساخت «ترومبو» توانست خودش را در این عرصه ثابت کند. Bombshell ادامه این راه بوده که البته سخت است آن را یک اثر سیاسی صرف نامید؛ هرچند رگههایی از سیاست در آن دیده میشود.
Bombshell در زمان انتخابات ریاست جمهوری آمریکا آغاز میشود، زمانی که ترامپ روی کار آمده بود و با حرفهای ضد زنانهاش مورد هجوم منتقدان قرار گرفته بود. مجری معروف شبکه فاکس نیوز یعنی مگین کلی در یک مصاحبه مطبوعاتی با ترامپ یکی به دو کرده و او را بابت حرفهای زشت و زنندهاش در برابر زنان مورد شماطت قرار میدهد.
کایلا
گذشته از این ، کایلا در مورد خانواده عمیقاً محافظه کار خود ، پشت پرده می زند. و روند تفکر خود را در مورد سیاست های اداری و چگونگی تأثیر جنگ او با ترامپ بر ازدواج وی ارائه می دهد. این نگاه صمیمی به زندگی مجسمه اخبار بحث برانگیز ، ممکن است برای مخاطبان نشان دهد که کلی در تولید فیلم نقش داشته است. اما ترون می گوید هرگز با او صحبت نشده است ، و کلی می گوید که شاید هرگز فیلم را نبیند. از کارلسون خواسته نشد که شرکت کند (اگرچه لازم به ذکر است که وی NDA را با فاکس نیوز امضا کرده است).
بنابراین ، در حالی که برخی از گفتگوها از مقالات خبری درباره سایر زنانی که پیش آمد ، کشیده می شود ، راندولف آزادی های عمده ای را در ارائه نقطه نظر شخصیت های اصلی فیلم به دست آورد ، که این باعث می شود تا بیشتر ناامید کننده تر از این باشد که به جای افراد احساس لفظ می کنند. . به نظر می رسد که رویکرد قهرمانی سه جانبه راندولف می فهمد که آزار جنسی غالباً ناشی از عدم تعادل قدرت است و نشان می دهد که چگونه وضعیت متفاوت هر زن ، رویکرد آیلز را تغییر داد. اما برخورد با شخصیت های وی ثابت می کند که درک راندولف از ظرافت ظریف آزار و اذیت در محیط کار در بهترین حالت کم عمق است
ماجرای رسوایی
Bombshell همزمان روایتگر زندگی کاری این سه زن بلوند آمریکایی در یکی از بزرگترین رسانههای تلویزیونی این کشور است. گرچن و مگین دو کاراکتر واقعی هستند که در ماجرای رسوایی ایلز نقش بسزایی را ایفا کردند و کاراکتر کایلا یک شخصیت فرضی و خیالی است که وارد بدنه داستان شده است.
کایلا در واقع نمادی از تمام دختران و زنانی است که به نوعی مورد آزار و اذیت جنسی ایلز قرار گرفتهاند و نماینده تمام این افراد زخم خورده در طول بیست سال سابقه مدیریت او است. پروندههای فاسدی مانند پرونده ایلز با اعتراف دهها مجری زن همراه بود که رودی بختیار، مجری ایرانی تبار نیز در این بین وجود داشت و فیلمساز بنا به دلایلی نامعلوم گریز کوتاهی به ماجرای رودی بختیار هم میزند.
کارگردان
به کارگردانی جی روچ ، بمبشل با تقسیم روایت فیلم در سه موضوع اصلی به بررسی ادعاهای مربوط به راجر آیلز (جان لیتگو) می پردازد ، در حالی که هر زن نقطه ای متفاوت از چرخه رفتار آیلز نسبت به زنان را نشان می دهد. با یک لبخند ، نیکول کیدمن در نقش گرتچن کارلسون ، لنگرگاه جانباز ، که به وکلای خود می گوید حرفه اش به دلیل خواسته هایی که به او داده اند “کمی سرش را بخاطر داشته باشد ، ستاره دار شده است تا در طی چند دهه مورد تحسین و حمایت از همکاران مرد و آیلز قرار گیرد.
شارلیز ترون نقش مگی کل را بازی می کند ، بنابراین به طرز ماهرانه ای شخصیت های تلویزیونی و صدای عمیق و محکم را صدا می کند که شکل ظاهری کاملاً مرزی دارد. سرانجام ، مارگوت رابی لبخندی درخشان و با چشمهای گسترده به نقش “هزاره تبشیری” کایلا پوسپسیل ، شخصیتی تخیلی می گوید که می گوید ادغام کارمندان واقعی ایلز ، جوان و تازه برای این شرکت است و از این رو در معرض آسیب پذیری قرار دارد. پیشرفت های راجر.
از نظر مفهومی ، این رویکرد داستان پردازی سه بخشی معقول است. این ارائه می دهد که چگونه فیلمنامه نویسان راندولف تصور می کند که آیلز کارمندان زن خود را به عنوان کالاهایی داغ که در اصل یکبار مصرف و قابل تعویض هستند ، می بیند. برای هر گرتچن که او آتش می زند ، یک خط از Kaylas در حال خارج از آسانسور خصوصی خود است. با این حال ، در اجرا ، این رویکرد از هم گسیخته می شود ، و تعادل را از دست می دهد چون روایت به موضوع میگین تند می خورد.
نگاه فیلم به جامعه!
من گمان می کنم که روچ و رندلف می خواستند این فیلم را بسازند تا یک جامعه را بیش از حد در مورد این تفکر کند تا همه عناوین مربوط به این لحظه به ظاهر بزرگ در جنگ علیه آزار و اذیت در محل کار را ادامه دهد. اما تصور اینکه هواداران فاکس نیوز وقتی همه چیز راجع به رمزگشایی رهبر طولانی مدت کانال انجام می دهند ، دشوار است تصور کنید. در همین حال ، لیبرال هایی که حتی به سرفصل ها نگاه می کردند ، چیزهای جدیدی از Bombshell نخواهند آموخت.
در پایان ، احساس می شود که روچ و راندولف این فیلم را ساخته اند تا به موعظه بر گروه کر که از قبل ذهنشان ساخته شده ، موعظه کنند ، چه کسی از تمسخر فاکس نیوز به عنوان یک دستگاه تبلیغاتی برای تعصب ، وفادار به نمایش در آزار و اذیت جنسی خواهد بود. این خبر برای آنها است ، و به طور خشمگینانه به خانه خود رضایت دهید که فقط چند دهه سوءاستفاده و یک ارتش کوچک زنان طول کشید تا یک شکارچی جنسی سریال را با یک چتر نجات طلایی سقوط کنید.
اما در مورد خسارات وارده به این زنان یا واقعیت غیرقابل انکار که این مشکل محدود به فاکس نیوز نیست ، بمبشل هیچ چیز ارائه نمی دهد. درعوض ، روچ اعتبار را کاهش می دهد و یک سرود ” you go girl ” که انگار جنسیت برای همیشه حل شده است. این یا حمایت کننده است و یا به طرز ظالمانه ای فریبنده ، اما به هر صورت ، این یک مزاحمت برای داستان های این زنان است.
دیدگاه منتقدان به فیلم
مایک لاسل | سان فرانسیسکو کرونیکل
۱۰۰ از ۱۰۰
یک فیلم سینمایی بسیار عالی، حول محور سوءاستفادههای مختلفی که در شبکه فاکس نیوز صورت میگیرد.
اوون گلیبرمن | ورایتی
۹۰ از ۱۰۰
فیلم بمب شل یک اثر قدرتمند و سوزان است که نشان میدهد معیار فروش در آمریکا، تبدیل به چه چیزی شده است و چه چیزهایی به فروش میرسد. این فیلم درباره سوءاستفاده، فروش یک نامزد، فروش خود، فروش حقیقت و غیره است. علاوهبر این، نشان داده میشود که چگونه تمام این موارد، در فاکس نیوز وجود دارند.
پیتر تراورس | رولینگ استون
۸۰ از ۱۰۰
یک اثر سینمایی انفجاری و جذاب که نهتنها سرگرم کننده محسوب میشود و اوقات خوشی را فراهم میکند، بلکه میتواند تغییری را هم به وجود بیاورد. خوب گوش کنید.
تری وایت | امپایر
۸۰ از ۱۰۰
یکی از قانعکنندهترین داستانهایی که در جنبش #MeToo بیان شده بود؛ داستانی که با روشی جسورانه، دلسوزانه و از ته دل به تصویر کشیده شده بود. در این فیلم ما شاهد شارلیز ترون بودیم که به طرز جذابی، شخصیت پیچیده مگین کلی را به روی صفحهنمایش آورد.
برایان ترویت | یو اس ای تودی
۷۵ از ۱۰۰
در فیلم پر ستارهی بمب شل، ما باری دیگر شاهد تغییر و تحول کامل و چشمگیر شارلیز ترون در قالب نقش مگین کلی بودیم.
الیزابت ویتزمن | The Wrap
۶۵ از ۱۰۰
فیلم Bombshell تا حد زیادی شلوغ و حجیم است که برخی اوقات هم ارتباط خود را با موضوع اصلی از دست میدهد. در این فیلم آنقدر ماجراهای مختلفی وجود دارد که هیچ شخصیتی، آن میزان که لیاقتش را دارد، زمان مناسبش را دریافت نمیکند.
تیم رابی | تلگراف
۶۰ از ۱۰۰
فیلم بمب شل یک اثر سینمایی درخشان و تماشایی محسوب میشود که قصد دارد تا با موضوع خود، علاوهبر سرگرم کردن ما، تغییری هم به وجود بیاورد و لرزه به بدن ما بیندازد.
کریتی پاکو | آی جی ان
۵۰ از ۱۰۰
ایفای نقش شارلیز ترون در قالب مگین کلی که عجیب و غریب و البته ترسناک بود به کنار؛ این فیلم اصلا عدالت را در رابطه با موضوعی که به آن پرداخته، رعایت نمیکند و آنطور که باید و شاید به آن نمیپردازد.
آلیسون ویلمور | ولچر
۵۰ از ۱۰۰
شما میتوانید گاهی اوقات، اثراتی از فیلم بهتر و جذابتری را که بمب شل میتوانست به آن تبدیل شود، ببینید. با اینکه تعداد زیادی از این صحنهها در این فیلم وجود ندارد، اما آنقدر خوب و کافی هستند که نمیتوان بهطور کامل آنها را نادیده گرفت.
جاشوا راوین | مجله اسلنت
۳۸ از ۱۰۰
این فیلم لحن بسیار بد و ناپسندی دارد و قصد دارد تا با داستانی سطحی، جنایت راجر ایلز را در یک بستر بزرگتر و پرمعنیتر جلوه دهد.