بررسی فیلم Venom
یک فیلم ابرقهرمانی آمریکایی به کارگردانی روبن فلیشر و نویسندگی اسکات روزنبرگ، جف پینکنر و کلی مارسل است، این شخصیت از ونوم قبلی سر تا پا متفاوت است و توانسته نظرات طرفداران را به خود جلب کند و متاسفانه قبل از اکران منتقدان به این فیلم امتیاز کمی دادند و موجب تردید بعضی ها شد به همین دلیل این فیلم بعد از اکران به فروش جهانی چند میلیاردی رسید و سبب تعجبی خیلی از افراد شد.به بررسی فیلم ونوم می پردازیم.
قبل از خواندن مقاله از تاریخچۀ این شخصیت با هم پی ببریم.
مرد عنکبوتی تنها یکبار لباس سیاهرنگ را به تن کرد
علیرغم اینکه سیمبیوت ونوم پس از طرد شدن از جامعه، محکوم به فروپاشی و از بین رفتن بود؛ اما توانست در جریان Secret Wars خود را به مرد عنکبوتی تطبیق، با او ارتباط برقرار کرده و همراه او به زمین بازگردد.این سیمبیوت پس از چسبیدن به پیتر پارکر و تبدیل شدن به یک لباس، در کنار داشتن ویژگیهای اصلی لباس قبلی، به افکار پیتر نیز واکنش نشان میداد. زیرا فکر کردن برای تغییر لباس سیاهرنگش به یک لباس متناسب با مکانی که قصد رفتن داشت، کافی بود.
با پایان یافتن Secret Wars و بازگشت به زمین، به مرور زمان وابستگی سیمبیوت به پیتر پارکر افزایش یافته و در نتیجه قدرت بیشتری کسب کرد؛ بهطوری که برخی اوقات در حالی که پیتر خواب بوده، کنترل او را بدست گرفته و بدون اینکه خود او متوجه شود، به مبارزه با جنایتکاران میپرداخت. این روال ادامه یافت، تا اینکه آقای شگفت انگیز متوجه شد که این لباس سیاهرنگ در واقع یک موجود همزیست است. پس از آن، پیتر تصمیم میگیرد کار آن را یکسره کنند و ب همین راحتی هم انجام نمی شود.
قدرتها
ونوم میتواند بدون اینکه حس ویژهی مرد عنکبوتی متوجهی حضور او شود، به او نزدیک شده و غافلگیرش کند. از دیگر قابلیتهای این ضدقهرمان میتوان به دندانهای سمی، قابلیت بهبود و ترمیم بافتها و حتی تغییر شکل ظاهری اشاره کرد.با وجود تمامی این قدرتها و برتریها نسبت به مرد عنکبوتی، ونوم یک نقطه ضعف چاره ناپذیر دارد. او شدیداً به گرما و صدا آسیبپذیر است. حتی با وجود اینکه قدرت ونوم در گذر زمان افزایش مییابد اما همچنان به این دو عامل آسیب پذیر بوده و مرد عنکبوتی نیز با استفاده از آتش بارها توانسته براک و سیمبیوت را از یکدیگر جدا کند.
کارنِج
پیش از این، گفته شد که این سیمبیوتها توانایی تولید مثل دارند. بههمین دلیل، میتوان شخصیت کارنِج (Carnage) را فرزند ونوم دانست. زمانی که ونوم در حال فرار از یک زندان بوده، بخشی از سیمبیوت به یک قاتل سریالی به نام کلیتوس کَسیدی چسبیده و با خون او ترکیب میشود تا عملاً جدایی این دو از یکدیگر غیرممکن باشد.
علیرغم اینکه سیمبیوت روی ویژگیهای شخصیتی میزبان خود تاثیر میگذارد اما این رویه ممکن است برخی اوقات تغییر کرده و این تاثیرات متقابل شوند. به همین دلیل، کارنج شخصیتی بیرحمتر و خشنتر از ونوم است نکتهی جالب اینجاست که ونوم و کارنج رابطهی خوبی با هم نداشته و حتی ونوم نیز کارنج را بهخاطر وحشیگریهایش از جمله سلاخی صدها نفر انسان بیگناه سرزش میکند.
محافظ مرگبار (Lethal Protector)
در یکی از کمیکها، ونوم و مرد عنکبوتی به توافق میرسند تا به شرط اینکه ونوم مرتکب هیچ گونه جرم و جنایتی نشود، مرد عنکبوتی نیز برای او مزاحمتی ایجاد نکند. بههمین دلیل، ونوم تصمیم میگیرد تا از نیویورک به سان فرانسیسکو نقل مکان کند که آنجا تبدیل به قهرمان میشود. ادی براک و سیمبیوت که در این شهر با نام محافظ مرگبار شناخته ، با سبک خاص خود به مبارزه علیه بیعدالتی میپردازند.
اینطور که به نظر میرسید، نویسندگان قصد داشتند تا شخصیت ونوم را از دنیای مرد عنکبوتی خارج کرده و آن را به شخصیتی مستقل تبدیل کنند. همچنین پس از مدتی از این ماجراها، ونوم دوباره همان شخصیت منفی گذشته میشود و به خط داستانی اول برگشتیم. البته مدت زیادی طول نمیکشد که تشخیص سرطان و بازگشت براک به دین مسیحیت، باعث میشود تا برای همیشه خودش را از سیمبیوت جدا کند.
مک گارگان
پس از اینکه ادی براک خود را از شر سیمبیوت خلاص کرد، سیمبیوت توانست خود را به مک گارگان (اسکورپیون) رسانده و به او بچسبد. این اتفاق باعث شد تا اسکورپیون نیز پی به هویت واقعی مرد عنکبوتی ببرد. در همین حین نیز گرایش این سیمبیوت به خوردن گوشت انسانها نمایان شد. در ابتدا، گارگان گرایشهای خونخوارانهی سیمبیوت را میپذیرد؛ اما پس از اتفاقاتی دولت، او و سیمبیوت را از یکدیگر جدا میکند.
مسیر داستانی
فیلم ازآنجا شروع میشود که مدیر جوان یک شرکت زیست مهندسی عظیم قصد دارد با ترکیب کردن انسان و موجود ناشناختهای که از فضا شکار کرده یک کامپوزیت زنده و نیرومند بسازد تا از این طریق ضعفهای انسان را درمان کند. همهچیز خوب پیش نمیرود و سفینه درجایی دور در مالزی سقوط میکند. یکی از ۳ جانور فضایی، از محفظهی خود خارج شده و از طریق بدن یکی از فضانوردان گریخته و در کالبد انسانهای مختلف از دسترس دانشمندان شرکت دور میشود که دستآخر بدن رئیس شرکت را به تسخیر خود درمیآورد.
از طرف دیگر یک گزارشگر حساس به مسائل اجتماعی به نام ادی بروک شغلش را برای افشا کردن اعمال خبیثانه ی این رئیس شرکت از دست داده و به کمک یکی از دانشمندان نادم آن به درون تشکیلات شرکت نفوذ و با این موجود فضایی ناخواسته تماس پیدا میکند. حال “ادی” به کمک هیولایی که در درونش جا گرفته و تا حدودی موفق به کنترل و رام کردنش شده به جنگ این ابر شرکت شیطانی و فعالیتهای غیرانسانیاش میرود.
ونوم
این ارگانیسم وحشتناک در یک مکان فوق العاده امن (همراه با دیگران) نگهداری می شود. این موجودات مانند شکل آب از بعضی جهات ، فقط به جای داشتن رابطه جنسی حمام روحانه با یک زن جوان حساس ، موجود زنده باید برای زنده ماندن فقط با هر بدن قدیمی انسان به صورت انگلی ادغام شود – و نه تنها زنده ماندن ، بلکه باعث تقویت بدن طبیعی انسان می شود. قدرت به سطوح فوق العاده ، با خشونت در ذهن.
و اینجا جایی است که هاردی وارد بازی می شود ادی در حال ملاقات با وکیل باهوش آنه وایینگ است – نقشی خسته کننده و تسلیم آمیز برای میشل ویلیامز فقیر ، که به نظر می رسد در همان قسمت همانطور که کیرستن دانست بازی مری جین را پشت سر گذاشت ، دردناک است.
تغییر
ونوم برخلاف آثار سونی پیکچرز که معمولاً از لحاظ کیفی آثار متوسط رو به بالایی هستند، یک استثناء محسوب می شود چراکه تمام اجزای تشکیل دهنده این زهر دارای ایراداتی است که این روزها کمتر می توان در آثار سوپر هیرویی شاهد آن بود. در واقع پس از موفقیت های مارول در ساخت آثار اَبَرقهرمانی و خلق الگویی که مورد استفاده بسیاری از فیلمهای دیگر نیز قرار گرفته ، عجیب به نظر می رسد که « ونوم » اصلاً حال و روز خوشی نداشته باشد.
حرکتی که ناشی از بلاتکلیفی شدید و آشکارای سازندگان است. چراکه ایشان به طرز غیرقابل درکی در حال تغییر اساسیترین مقولات جاری در اثر هستند. کاراکتر ونوم در سکانسی یک هیولای بیشاخ و دم و وحشتناک، در لحظهای دیگر موجودی روانپریش با افکار منحرف و خندهدار، و در سکانسی دیگر ناجی کره زمین و جان ادی بروک (Eddie Broke) است
نخستین ایراد « ونوم » را باید در فیلمنامه و شخصیت هایی دانست که هرگز تبدیل به شخصیت نمی شوند و در حد یک تیپ ناکارآمد باقی می مانند. شخصیت کارلتون با بازی ریز احمد یکی از شخصیت های عجیب و غریب فیلم به شمار می رود. شخصیتی که کاملاً تک بُعدی هست و حرکات او در فیلم نشانگر یک نقش منفی کاملاً کلاسیک است. او خونسرد است و به هیچ قاعده ای پایبند نیست و بطور خلاصه از آن دست شخصیت هایی است که ظاهراً هرگز در زندگی اش آدمیزاد معمولی ندیده و حتی در خواب هم بی رحمی مطلق را تجربه کرده!
فیلم Venom قرار بود یک اثر متفاوت و منحصر به فرد در ژانر خودش باشد اما در واقعیت، به ترکیبی دو قطبی با بخشهاس مثبتی و منفی تقریباً برابری تبدیل شده است.
بازیگران
تام هاردی، بازیگر نقش ادی براک (ونوم)، وودی هارلسون در نقش کلیتوس کسدی (کارنیج)، میشل ویلیامز در نقش ان ویینگ و نائومی هریس در نقش شیریک (Shriek)… در فیلم حضور دارند.
دیدگاه سایت های معتبر دنیا به فیلم ونوم:
مایکل نوردین | ایندی وایر
۷۵ از ۱۰۰
این فیلم، تنها دو گزینه برای بینندگان به جا می گذارد: این انگل را نادیده بگیرند یا اجازه دهند که آن، کنترل جسمشان را در اختیار داشته باشد. با آن مبارزه کنید، مقابل آن بایستید و شما یک زمان بد خواهید داشت؛ با آن، تبدیل به یک نفر میشوید و در نهایت هم ممکن است به یک نوع همزیستی دست یابید.
آبراهام ریسمن | مجله نیویورک (ولچر)
۶۰ از ۱۰۰
بخشهای زیادی از تصاویر این فیلم مسطح و ساده هستند، اما این عملکرد و بازی تام هاردی در نقش ادی براک/ونوم است که مانند یک ستاره میدرخشد و میراث فیلم سرزمین زامبیها را زنده نگه داشته است.
کریس ناشاواتی | اینترتینمنت ویکلی
۵۸ از ۱۰۰
همین موضوع باعث میشود که این اثر تبدیل به یک کار فراموش شدنی بشود. این فیلم به گونهای است که انگار نمیداند دوست دارد یک اثر کمیک بوکی باشد یا قصد دارد که کل این ایدهی فیلمهای کمیک بوکی را کنار بگذارد و کار خودش را انجام دهد.
ایان فریر | امپایر
۴۰ از ۱۰۰
نه میتوان گفت که فیلم ونوم یک اثر موفق است و پیروزی خاصی کسب کرده، نه از طرف دیگر میتوان آن را یک فاجعه به حساب آورد. این فیلم کمیک بوکی دارای یک داستان خاستگاه معمولی است؛ یک میزبان ابرقهرمان که به طرز غمانگیزی بد شانسی آورده و با انگل خندهدار خود پیوند خورده است.
بریان بیشاپ | ورج
۳۰ از ۱۰۰
میتوان گفت که این فیلم، یک فاجعه است. مخلوط کردن و تطبیق تنهای ناجور و شدیدا خشن، فیلمنامه و المانهای عجیب و غریب و در کنار این موارد، یک عملکرد زیبا و منحصربهفرد از طرف بازیگران در این اثر وجود دارد.
رودریگو پرز | پلی لیست
۲۵ از ۱۰۰
فیلم ونوم دقیقا نمیداند و مطمئن نیست که دوست دارد چه اثری باشد و تماشای آن، درست همانند سوار شدن یک ترن هوایی پیچیده و تهوعآور است.
آلونسو دورالده | TheWrap
۱۵ از ۱۰۰
با اینکه این فیلم احتمالا به بازیگران خود دستمزد خوبی پرداخت کرده، اما برای برخی از بازیگران بسیار بااستعداد آن، یک اتلاف وقت به حساب میآید. این فیلم ثابت کرده که حتی مارول هم برخی اوقات کار درست را انجام نمیدهد.