عادت های خوب کتابخوانی
رگباری مطالعه کنید
برای اغلب مردم، مطالعهی روزانه راهی برای ایجاد عادت بهتری برای مطالعه است ولی این تنها راه برای مطالعه نیست.
در واقع برای برخی مطالعه رگباری راه بهتری برای عادت به مطالعه است.
برای مثال، در دوران سربازیام، برنامهام به شکلی بود روزهایی که نگهبان بودم باید شب را در پادگان سپری میکردم. به جای اینکه خودم را مجبور کنم روزی ۳۰ دقیقه (یا چنین چیزی) مطالعه داشته باشم، بقیه روزهای شلوغ هفته را به خودم تخفیف میدادم و با مطالعه رگباری جبران میکردم.
همانطور که گفتم، ممکن است این استراتژی برای برخی مناسب نباشد یا شاید برای اغلب مناسب نباشد. نکتهی مهم اینجاست که که متوجه باشید اگر مطالعهی رگباری با توجه به شرایط زندگیتان برای شما جواب دهد، این شکل مطالعه میتواند جایگزین عادت به مطالعهی قسمتهای کوچکتر شود.
همواره کتاب بعدی خود را آماده داشته باشید
این مورد بسیار ساده است: همیشه بدانید بعد از این چه کتابی را قرار است مطالعه کنید و از قبل آن را آماده کنید.
با اینکه چیز مهمی به نظر نمیرسد ولی ندانستن کتاب بعدی و آماده نکردن آن از پیش، راه آسانی برای از بین بردن جریان ثابت عادت مطالعه شما است. به علاوه، خستگی تصمیم گیری برای انتخاب یک کتاب جدید به محض تمام شدن کتاب قبلی، اغلب منبع نامحسوسی برای قطع عادت مطالعهی مداوم است.
ترفند کوچکی ببینید که به آماده کردن کتاب از پیش به شما کمک میکند:
هر زمان که کتاب جدیدی شروع میکنید، گوشهی صفحهای را در حدود دو سوم کتاب تا بزنید . سپس، هر زمان که به این صفحه رسیدید به شما یادآوری میشود که اگر هنوز کتاب بعدی خود را نشان نکردهاید باید هرچه سریعتر آن را آماده کنید.
گزارش (کوچکی) از کتاب بنویسید
میدانم آخرین بار در کلاس ششم گزارش کتاب نوشتید ولی شواهد نشان میدهد که نوشتن گزارش کتاب راه خوبی برای ایجاد و حفظ عادت مطالعه است.
همانطور که راجعبه آن صحبت کردیم، یکی از قویترین انگیزهها برای ادامهی مطالعهی منظم حس کامیابی و موفقیت است و یکی از راههایی که میتوان حس کامیابی و پیشرفت پیدا کرد تنها این نیست که بتوانید بگویید من امسال ۳۰ کتاب مطالعه کردم بلکه باید واقعا حس کنید از کتابها چیزهای زیادی یاد گرفتهاید و بتوانید کتابهایی که مطالعه کردید را به یاد آورید.
تصور کنید چه انگیزهای برای ادامهی عادت مطالعه خواهید گرفت اگر بتوانید ایدههای خوب و نکات اصلی کتابهایی که میخوانید را به سهولت به یاد آورید، هوشمندانه راجعبه آنها بحث کنید و درسهای آنها را در زندگی و کار استفاده کنید؟
خیلی خوب میشود، نه؟
بسیار خب، راهی آسان برای این کار نوشتن دوبارهی گزارش کتاب است. نوشتن گزارش کتاب به معنی نوشتن انشایی بلند با گرامر و ساختار کاملا درست نیست. باید زمان کمی به یادداشت ایدههای کلیدی، چند نقل قولی که دوست داشتید و شاید کمی از برداشتهای خودتان از کتاب اختصاص دهید.
من این کار برای بیشتر کتابهایی که میخوانم انجام میدهم، مثل نوشته هایی که در بلاگ خوره کتاب منتشر میکنیم.
فهرستی از کتابهایی که باید بخوانید درست کنید
هروقت از بقیه میپرسم دوست دارید چه کاری بیشتر در زندگیتان انجام دهید، بی وقفه میگویند سفر. ولی وقتی در ادامه میپرسم ” خب حالا به کجا میخواهی سفر کنی؟” جوابهای عجیبی میدهند.
تعداد زیادی برای ایدهی سفر به خودی خود ارزش قائلند ولی تا به حال دربارهی اینکه چطور میخواهند سفر کنند، چه نوع همسفری میخواهند و یا حتی به ابتدایی ترین قضیه یعنی جایی که میخواهند به آن سفر کنند است، جدی فکر نکردهاند.
به همین شکل، در کمال تعجب تعداد زیادی هم میگویند که دلشان میخواهد بیشتر مطالعه کنند، یک کتابخوان شوند یا مطالعه عادتشان شود، ولی هیچ ایدهای ندارند چه چیزی دوست دارند بخوانند!
به نظر من بهترین راه برای حل این تناقض ساختن فهرستی از کتاهایی است که باید بخوانید. چیزی بین نیم ساعت تا یک روز وقت بگذارید و هر کتابی که فکرمیکنید دوست دارید بخوانید را یادداشت کنید. مثلا میتواند کتابهای کلاسیکی مثل موبی دیک یا غرور و تعصب یا کتابهای روانشناسی و فلسفی در فهرستتان آورده شود.
در هر شرایطی باید فهرستی واضح و ملموس از کتابهایی که آرزو دارید مطالعه کنید، داشته باشید. داشتن این فهرست انگیزهی زیادی برای مطالعه بیشتر به شما میدهد و همچنین منبعی برای کتابهای بعدی است.
استاد هنر مطالعه شوید
در سنین کودکی خواندن را میآموزیم و سالهای زیادی از زندگیمان را صرف مطالعه درسی و سپس مطالعهی کاری میکنیم. در نتیجه، همهی ما در خواندن تبحر زیادی داریم ولی تعداد کمی کتابخوانهای ماهری هستند که قادر به مطالعه در سطوح چندگانه و استخراج حداکثر اطلاعات و بصیرت از کتاب هستند.
نه تنها مهارت تحسینبرانگیزی به نظر میرسد (واقعا تحسین برانگیزاست!) که این مهارت و استاد شدن در هنر مطالعه با لذتبخشتر و سودمندتر کردن این فرآیند به شما کمک میکند که مطالعه را به عادت تبدیل کنید.
برای استاد شدن در هنر مطالعه و تبدیل شدن به یک کتابخوان قهار، باید دربارهی مطالعه فرای آن فعالیتی که در مدرسه آموختید فکر کنید و در عوض، مطالعه را یک مهارت فوق پیچیده و چندبعدی ببینید.
و برای این کار راهنمایی بهتر از کتاب کلاسیک مورتیمر آدلر و چارلز ون دورن پیدا نمیکنید:
این بهترین کتابیاست که تا به امروز در مورد مطالعه خواندهام و بیشتر از هرکتاب، کلاس، ارائه و یا هر شکل دیگری از آموزش در مورد مطالعه برای من مفید بوده است.
این کتاب را مطالعه کنید. یاد بگیرید. روشهایش را تمرین کنید. به نظرم مهارتهای مطالعهی شما به سطح جدیدی ارتقا پیدا میکند.
روزی برای کتابخانه تعیین کنید
از هر متخصص تغییر عادت که بپرسید به شما خواهد گفت که یکی از قدرتمندترین جنبههای ساخت عادات بهتر که دست کم گرفته میشود، محیط است.
به دلیل اینکه محیط ما سرشار از نشانهها و تقویتکنندههای رفتاری است، خواه سودمند باشد یا خیر، هوشیاری نسبت به محیط و درک اثر آن بر عادات، مهم است و در مورد تبدیل مطالعه به عادت نیز صدق میکند.
اگر هدفتان مطالعهی بیشتر است کتابخانه یکی از بهترین مکانها برای این کار است. البته که در عصر حاضر و با وجود کتابهای الکترونیکی، مطالعهی آنلاین و آمازون، تقریبا همهی ما فراموش کردهایم که کتابخانه هنوز هم وجود دارد. با این حال کتابخانهها هنوز وجود دارند و میتوانند نقش ارزشمندی در مطالعهی بیشتر و تبدیل آن به یک عادت مانا ایفا کنند.
به چند راهی که از طریق آن کتابخانهها به کمک عادت مطالعه میآیند توجه کنید:
- میتوانید جدیدترین کتابها را رایگان بخوانید! برای بسیاری، هزینهی خرید کتابهای جدید مانع بزرگی برای تبدیل مطالعه به عادت باشد. چرا هزنیه کنید در حالیکه میتوانید رایگان بخوانید؟
- میتوانید کتابهای جدید (قدیمی) را کشف کنید. با اینکه اینترنت منبع بی نظیری برای اطلاع یافتن از کتابها و موارد قابل مطالعهی جدید است، همچنان وقت گذراندن در میان قفسههای کتاب و پیدا کردن کتابهای جالب از روی کنکجاوی حس شگفتاگیزی دارد. به خصوص که اینترنت دریافتن کتابهای جدید به شما کمک میکند و کتابخانه اغلب برای کتابهای قدیمیتر و جاودانهتر مناسب است.
- کتابدارها شگفتانگیزند! کتابدارها و کسانی که در کتابخانهها کار میکنند هم در کتاب تخصص دارند و هم کتابدوست هستند. اگر میخواهید مطالعه عادتان شود، وقت بیشتری با این گونه افراد بگذرانید. با کتابدارها صحبت کنید، از علاقیاتتان برایشان بگویید، پیشنهاد کتاب بخواهید و دربارهی کتابی که مشغول به مطالعهی آن هستند پرسوجو کنید.
برای اینکه کتابخانهها جزئی دائمی از مسیرتان در تبدیل مطالعه به عادت شود، یک روز درهفته یا در ماه را برای رفتن به کتابخانه تعیین کنید. نگاهی به تقویم بیندازید، صبح یا بعدازظهری خالی پیدا کنید و چند ساعتی برای کتابخانه بگذارید. چه برای مطالعه یا یافتن کتابهای قدیمی که تا به حال نخواندهاید و یا حتی برای گپی با کتابدار به کتابخانه بروید، اختصاص روزی برای کتابخانه یکی از بهترین سرمایهگذاریهایی است که میتوانید برای عادت به مطالعه انجام دهید.
دلیل خود را بیابید
دلیل اهمیت تبدیل مطالعه به عادت را برای خودتان مشخص کنید چرا که کلید هر عادت پایداری در بلندمدت این است که بخشی از هویت شما شود.
نهایتا، یک نقاش به دلیل تکنیکهای هوشمندانهای که به دستآورده است نقاشی نمیکند، او نقاشی میکند چرا که نقاش است. نقاشی هویت اوست.
به منظور تبدیل مطالعه به یک عادت مانا، باید کتابخوان شوید. نه اینکه به عنوان کسی شناخته شوید که گهگاه کتابی میخواند باید کسی شوید که مطالعه بخشی ضروری از هویت اوست.
شاید کمی بلندپروازانه و و ترسناک به نظر برسد ولی اینطور نیست. میشود مطالعه را چنان بخشی از خود کرد که غیر از انجام آن کاری از ما ساخته نباشد. به منظور این کار، باید با شناخت و روشنکردن ارزش مطالعه برای خود شروع کنید.
با اینکه هزاران تکنیک، ترفند، استراتژی و روش برای تبدیل مطالعه به عادت و حفظ آن وجود دارد، نهایتا تنها چیزی که مهم است دلیل این کار است. دلیل و انگیزهی شما برای تبدیل مطالعه به عادت چیست؟ چرا برایتان مهم است؟ چرا چنین چیزی بامفهوم و ارزشمند است؟ چه چیزی را نشان میدهد و نهایتا به چه چیزی منجر میشود یا به چه چیزی میرسید؟
دلیل شما چیست؟
برای شروع، مداد و کاغذی بردارید و مشغول به نوشتن افکار و ایدههای خود شوید. تمام دلایل لذتبخشی و اهمیت مطالعه را لیست کنید. همانطور که چیزهایی که با مفهوم به نظر میرسند را یادداشت میکنید، سعی کنید جزییات بیشتری برایشان بنویسید. بیشتر در موردشان بنویسید، با دوست یا همسر خود دربارهی دلایلتان صحبت کنید و تجربه های مشابه دیگران را بخوانید.
زیرا هرچه دلایل ارزش تبدیل مطالعه به عادت برای شما مشخصتر و واضحتر باشد، بیشتر بخشی از هویتتان شده و عادت پایدارتری خواهد بود.