بررسی بازی Doom
محور داستانی بازی
شما در نقش یک ابرسرباز در مریخ هستید که باید دریچهای که از جهنم به آن سیاره باز شده است را ببندید و جلوی ورود موجودات جهنمی را به مریخ بگیرید. این کل داستان عنوان Doom است و تازه شخصیت اصلی بازی کلامی نیز حرف نمیزند و همواره ساکت و مودب است!
بازی Doom با این که از همان ابتدا هم سازندگان آن ادعایی در مورد داستان بازی نداشتند و حتی اعلام کرده بودند تمرکز اصلی آنها بر بخش چندنفره بازی است، با این حال داستان آن به قدری سطحی است که جای هیچگونه توجیهی را باقی نمیگذارد و میشد که با مقداری پیچ و تاب دادن و ایجاد حساسیتهایی در داستان و یا لااقل با روایت جذابتر، آن را بهتر و هیجانانگیز تر جلوه داد. در واقع باید گفت اصل امتیاز و نمرهای که از بازی کم میشود به عقیده بنده مربوط به داستان بازی است و در سایر بخشها همانطور که در ادامه خواهید دید بازی ایراد خاص و بزرگی ندارد که سبب کم شدن نمره از آن شود و تنها ایرادهای کوچکی در بخشهای دیگر وجود دارند. بازی از بخش داستان به هیچ وجه نمره قبولی نمیگیرد و سطحیترین داستان ممکن را ارئه میدهد.
بهترین و بدترین حالات
در بهترین حالت ، Doom یک کمپین تک نفره که فقط شما هستید ، اسلحه فوق العاده شما ، و به سختی مقدار مهمات لازم برای کشتن هر دیو در مریخ است. احساس می شود که شما به شدت سعی می کنید سلامتی را پیدا کنید تا شما بتوانید به را ادامه دهید ، یک رواج روزافزون از شیاطین که پا به پای خود می گذارند. عذاب آور و هیجان انگیز و کمی گنگ است ، و وقتی وارد آن می شوید همه راه را در آن وارد خواهید کرد.
در بدترین حالت ، Doom یک سری تکراری از اتاق های محصور شده پر از شیاطین که همه باید برای پیشبرد آن قتل و عام کنید، تکمیل شده توسط یک حالت چند نفره مشتق و ضعیف فکر.
برداشت اول عاقلانه ، Doom اعتصاب همه یادداشت های درست است. مرکز تحقیقاتی شرکت هوافضایی اتحادیه در مریخ با خون کارمندان که معنای جدیدی برای عبارت “خاتمه اشتباه” آموخته اند ، سرخ می شود ، اما این به سختی برای Doomguy صریح و غیرقابل توصیف اهمیت دارد ، کسی که به هر چیزی و هر آنچه حرکت می کند شلیک می کند.
شروع فقط با تپانچه ، شما را تشویق می کند که روی سیستم شیک پوش Glory Kill متشکل شوید – نزدیکترین Demon خود را به اندازه کافی شلیک کنید که آنها به رنگ آبی یا نارنجی متلاشی شوند و برجسته شوند ، و اگر در حین ایستادن روی دکمه F (یا R3 را روی یک کنترلر PS4) فشار دهید. آنها را از هم جدا خواهید کرد. یعنی شما اندامهای آنها را پاره می کنید و در بیش از چند مورد ، با خوشحالی آنها را با زائده های خود ضرب می کنید.
موسیقی
اکثر موسیقی های بازی، به کمک گیتار الکتریک با اکتاوهای پایین و ترکیب آن با سازهای کوبه ای تولید شده اند و هیجان لازم برای ورود به مبارزات را به گیمر منتقل می کنند. البته این بدان معنا نیست که موسیقی Doom یارای برابری با نسخه های پیشین را دارد؛ اما در هر صورت، مشخصا گوردون، درک درستی از حس و حال و اتمسفر حاکم بر دووم داشته و کار خود را با سربلندی به انجام رسانده است.
گذشته از گیم پلی ۱۶ ساعته بخش داستانی، دووم از بخش چندنفره نیز برخوردار است که شاید بزرگترین ایرادات بازی را بتوان در آن یافت. بخش چندنفره دووم مثل عناوین کلاسیک Quake و Unreal Tournament، از سبک آرنا شوتر (Arena Shooter) پیروی می کند و در ابتدا، ۹ نقشه به اضافه چند مُد (Mode) مختلف را در اختیار گیمرها قرار می دهد.
متاسفانه id Software در بازسازی المان های رایج آرنا شوتر، اندکی ضعیف عمل کرده و همواره نوعی نابرابری و عدم تعادل در گیم پلی بخش چندنفره به چشم می خورد که می تواند از ارزش آن در طولانی مدت بکاهد.
Doom
عملکرد هوشمندانه ، Doom بهترین بازی نرم افزار درچند ساله اخیر است. Rage حتی در مورد تعداد کمی از افراد خوش شانس با ترکیب صحیح قطعات PC ، مشکلات عجیبی به همراه داشت ، اما بزرگترین نقص Doom تاکنون چند تصادف بدون خطا در دسک تاپ و برخی از مشکلات قطع کننده عجیب و غریب بوده است. خارج از تعداد انگشت شماری از خطاها ، آن را با سرعت ۶۰ فریم در ثانیه در GTX 780 من اجرا کرد ، و با این کار عالی به نظر می رسد.
نحوه برخورد با نور گاهی اوقات یادآور دنیای بسیار تاریک Doom 3 است ، اما در اینجا هیچ وقت در روشنایی چیزها تلف نمی شود. همین توجه به جزییات توجه شده به طراحی سطح به هنر جهانی داده شده است ، این بدان معناست که همیشه عناصر جالب توجه جهان برای استنباط از محیط ها وجود دارد ، مانند خلیج های تعمیر وسایل نقلیه پر از تجهیزات لازم برای رفع کامیون های مریخ. در پایه ، از جمله پشته لاستیک های یدکی. تنها ترفند در اینجا این است که شما باید به اندازه کافی کند شوید تا در واقع به نظر برسید.
بخش چند نفره
در بخش چند نفره Doom لحن به طرز چشمگیری متفاوت است. جایی که بخش تک نفره Doom در درجه اول مدرسه قدیمی است با چند ترفند جدید ، چند نفره به شدت از تیراندازهای مدرن قرض می گیرند ، ریشه های آن را فراموش می کنند و به نوبه خود بی نظیر می شوند.
Like Halo ، Call of Duty و اکثر دیگر تیراندازهای مدرن ، Doom شما را محدود می کند. فقط به دو اسلحه ، اما وقتی تخم ریزی می کنید ، هر دو سلاح به شما می دهد. این بدان معناست که در صورت تمایل با Super Shotgun و Plasma Cannon شروع به کار کنید (اگرچه برخلاف تبلیغات در این زمینه ، Combat Shotgun در واقع از Super Shotgun برتر است).
دید سایت های معتبر به بازی
دیستراکتوید: ۹۰ از ۱۰۰
بعد از بازی کردن تنها چیزی که دوست دارم تجربه کنم دنبالهای است که برای آن ساخته خواهد شد. امیدوارم این بازی هم مانند Diablo در آینده این بار ما را به بهشت ببرد تا به کشت و کشتار فرشتهها مشغول شویم! شرمنده به نظر میرسد که بیش از حد Doom بازی کردهام! در حالت کلی با یک بازی فوقالعاده طرف هستیم؛ بازی که شاید مشکلاتی هم داشته باشد، ولی همه آنها به لطف ویژگیهای مثبت بازی قابل چشمپوشی هستند.
گیم اینفورمر: ۸۸ از ۱۰۰
بخش داستانی بهترین قسمت بازی همین امر باعث شده تا Doom مجددا به فرم عالی نسخههای موفق خود برگردد. اید سافتور تمامی ویژگیهای قدیمی گیمپلی این بازی را حفظ کرده و ظاهری امروزی به آنها داده و به این ترتیب عوامل اصلی موفقیت نسخههای قدیمی این سری کاملا در قسمت جدید هم دیده میشوند. با اینکه قسمتهای چندنفره و SnapMap به اندازه بخش داستانی عملکرد خوبی ندارند، ولی طرفداران سبک تیراندازی اول شخص نباید این بازی و دنیای جهنمی آن را از دست بدهند.
پالیگان: ۸۵ از ۱۰۰
Doom به نوعی در به پایان رساندن چیزی که خودش شروع کرده موفق نیست و برای نسخهای از مجموعهای که ۲۲ سال پیش و با هدف داشتن یک بخش چندنفره جذاب خلق شد، داشتن بخش چندنفره ضعیف بسیار سورپرایزکننده است. ولی اگر کلیت بازی را در نظر بگیریم، اید سافتور در ساخت نسخهای از یک سری قدیمی عملکرد بسیار خوبی داشته و بازی هم برای طرفداران قدیمی مملو از المانهای آشنا است و هم حس تازگی بسیار خوبی دارد. از همه مهمتر، Doom بسیار سرگرمکننده است.
گیماسپات: ۸۰ از ۱۰۰
بدون شک بخش داستانی بسیار هیجانانگیز بازی نقطه قوت اصلی Doom است. این بخش ضمن حفظ سادگی و بدون هیچ المان اضافهای، به بهترین شکل ممکن حس هیجان را به گیمر منتقل میکند و وی را وارد سناریوهایی میکند که در آن شاهد دشمنان متنوع، نبردهای سریع و موسیقیهای هوی متال هستیم.
آیجیان: ۷۱ از ۱۰۰
بخش داستانی بازی به خوبی به ریشههای موفق این سری برگشته و یک تجربه جذاب و لذتبخش از یک شوتر سریع و جذاب را ارائه میدهد که کاملا شبیه به نسخههای کلاسیک Doom است. ولی در بخش چندنفره سازندگان سعی کردهاند تا بازی را هرچه بیشتر به دیگر آثار مدرن و امروزی شبیه کنند که باعث شده Doom از اصل خود فاصله بگیرد و در ارائه یک تجربه مدرن هم موفق نباشد. در نتیجه نه گیمرهای جدید و نه گیمرهای قدیمی از آن لذت نخواهند برد. SnapMap هم یک ابزار ساخت نقشه ساده، عجیب و در عین حال دوست داشتنی است.