دنیای سینمای مارول
نگاهی به تاریخچه دنیای مارول
در این مقاله تاریخچه و آیندهی مارول، کمپانی بزرگی که آثارش مردم رو به خود جذب کرده است، در دنیای سینمای مورد تحسین قرار گرفه است را به زیر ذرهبین بردهایم تا با این استودیو و برنامههایش بیشتر آشنا شویم.با ریور وب همراه باشید.
استودیوی بزرگ مارول را همگان به دنیایکمیکهایش میشناختند.
در بسیاری مواقع فیلمهای سینمایی بسیاری برپایهی داستان کمیکهای این کمپانیبزرگ ساخته میشدند،
اما جریان این فیلمها هیچ ارتباطی با یکدیگر نداشت و نقطهمشترک آنها همان لحظهی آغازین فیلم بود که نام Marvel را مشاهده میکردیم.
اوایل سال ۲۰۰۷ میلادی «کوین فایگی» که یکی از اعضایارشد کمپانی مارول به شمار میرفت
پیشنهادی بسیار طولانیمدت را با عنوان «جمع کردن انتقامجویان» به کمپانی ارائه کرد
که البته با توجه به جذابیت و سوددهی بزرگی که برای این پروژه سینمایی پیشبینی میشد
سریعا مورد استقبال بزرگان این شرکت قرار گرفت
و این تهیه کنندهی آمریکایی که پیشتر نیز در ساخت عناوینی چون X-MEN لیافت خود را ثابت کرده بود
به ریاست کمپانی درآمد و اینجا بود که دنیای جذاب ابرقهرمانهای مارول به شکلی تازه و متفاوت، با فیلمهایی کاملا پیوسته و گرهخورده به یکدیگر آغاز شد.
در این مقاله قصد بر معرفی عناوین دنیایسینماییمارول به صورت دقیق نیست و قرار نیست
داستان آنها را برای شما عزیزان روایت کنیم.
هدف فقط نگاهی گذرا به این دنیایبزرگ برای شناخت بیشتر آن است.
البته در این نوشته معرفی کوتاهی از برخی فیلمهای سینمایی دنیای سینمایی مارول که هنوز عرضه نشدهاند نیز خدمت شما بزرگواران ارائه خواهیمکرد
و شما را با شخصیتها و بازیگران این سری فیلمها آشنا خواهیمکرد.
فاز اول
سال ۲۰۰۸ با عرضه اولین عنوان از فاز اول این دنیای سینمایی که هدفی جز شناساندن انتقامجویان نداشت تبدیل به سال آغاز این سریتازه متولدشده شد.
«مرد آهنی» با آن نمایش خارق العادهی Robert Downey Jr.
به اندازهی کافی جذاب بود اما طولی نکشید که «هالک شگفتانگیز» هم در همانسال عرضهشد و مارول یک قهرمان دیگر را نیز معرفیکرد.
در سال ۲۰۱۰ قسمتدوم از فیلم مردآهنی توسط کمپانی مارول به نمایش عموم درآمد و مهری دیگر بر موفق بودن این پروژهی جوان زد.
مارول که خود را در اوج میدید وقت را تلف نکرده و سریعا در سال۲۰۱۱ اثربعدی خود یعنی Thor را بر پردهی نقرهای برد
و با این فیلم چندینوچند شخصیتاصلی و فرعی تازه را به دنیایش اضافه کرد.
دنیای بزرگ و عجیب Thor یعنی آزگارد از همانابتدا پتانسیل زیاد خود را بههمگان اثبات کرد.
این پایانکار در سال۲۰۱۱ نبود و چندی نگذشت که کاپیتان آمریکا: اولین انتقامجو به نمایش درآمد
و دیدگان بسیاری را مجذوب خود کرد.
معرفی این شخصیت و آن پایان عجیبی که فیلم به خود داشت کافی بود تا Marvel بالاخره فیلم آخر از اولین فاز سینمایی خود را به نمایش بگذارد.
تمام فیلمهایی که تا بدینجا در این دنیایسینمایی تازه ساخته شده بود، توزیع کنندهای به نام Paramount Pictures داشت.
البته وظیفه توزیع «هالک شگفتانگیز» به طور خاص بر گردن کمپانی سینمایی Universal Studios بود
اما همکاری مارول با این استودیو بیشتر از یک فیلم طول نکشید.
برخلاف انتظارات عموم همکاری مارول با پارامونت پیکچرز نیز طولی نکشید
Disney
و فیلم سینمایی «انتفامجویان» آغاز همکاری طولانیمدت مارول
با Walt Disney Studios Motion Pictures بود
که تا به امروز بهطول انجامیده و بعیداست به این زودیها پایان پذیرد. The Avengers عرضه شد و همانطور که انتظار میرفت
در ابعادی باورناپذیر فروش کرده و توانست جایگاه سومین فیلم پرفروش تاریخ در جهان را به نام خود بزند.
این جایگاه تا مدتها دستنخورده باقی ماند
اما این اواخر «دنیای ژوراسیک» با فروش دیوانهوارش این جایگاه را از این اثر ربود
و اولین نسخهی انتفامجویان را به رتبهی چهارم لیست فرستاد.
اینجا نقطهی پایان فاز اول بود…
فاز دوم
هرچه بیشتر از آغاز دنیای تازه و جذابمارول میگذشت، فیلمها محبوب و محبوبتر شده و عناوین از نظر داستانی به یکدیگر وابستهتر میشدند.
اینموضوع در آغاز فازدوم سینمایی مارول آنقدر شدت یافت که تقریبا میتوان گفت که از اینجا بهبعد کار اگر میخواهید
لذتی کامل را از این فیلمها ببرید باید آنها را بی توجه به نام و شخصیتی که در هر اثر حضور دارد
به صورت کامل، آنهم با رعایت ترتیب تاریخانتشار این آثار تماشا کنید
وگرنه حتما نکته یا نکات بزرگی که در داستان تاثیرگذارند را از دست خواهید داد.
فازدوم سینماییهای مارول نیز به مانند فازاول تشکیل شده از ۶ اثر بود
که اولین آنها چیزی نبود جز «مرد آهنی ۳″ که بازهم با هنرمایی بازیگرانش موفقیتهایی عجیب را کسب کرد و شروع موفق دیگری را برای فاز دیگری از ایندنیایسینمایی رقم زد.
این اثر از آن نظر بهخصوص بود که مردآهنی را با جلوهای که از آن میشناختیم از بین برد
و علامت سوال بزرگی را برای مخاطبان به وجود آورد که به راستی این شخصیت چگونه مسیر خود را ادامه خواهد داد؟
کاپیتان آمریکا
Thor: The Dark World دومین فیلم از این فاز تازه بود که به مانند «مرد آهنی ۳″ در سال ۲۰۱۳ عرضه شد.
«کاپیتان آمریکا: سرباز زمستان» جدا از نمایش جذابی که خودش ارائه کرد، همان حکمی را برای فازدوم داشت
که Thor در فازاول بر گردن گرفته بود؛ یعنی ساخت یک تهمایهی داستانی برای انتقامجویانی که در راه است!
تا به اینجا فاز دوم مارول شخص جدیدی را به دنیای تازهاش وارد نکرد و همهی این شخصیتها را قبلا نیز دیده بودیم.
شاید بتوان یکی از نکات خوب و جذاب فازدوم را در اکران فیلم سینمایی «نگهبانان کهکشان» دانست.
اثری تازه با دنیایی تازه که وقتی تریلرهایش منتشر شد عدهی بسیاری پیشبینی کردند
که اینجا همان نقطهای است که مارول بالاخره یک شکست اقتصادی بزرگ را تجربه خواهد کرد
و نکتهی جالب این بود که فیلم تبدیل به پرفروشترین اثر سال۲۰۱۴ میلادی شد! و موفقیتی کسب کرد که حتی مارول نیز انتظارش را نداشت.
بهراستی چهکسی باید پیشبینی میکرد که یک راکون سخنگو و یک درختمتحرک که همواره نام خود را تکرار میکند
به همراه ترکیب عجیب و غریبی از فضا و آدمهای فضایی بتواند انقدر جذاب باشد؟
جالب است بدانید تا پایان اکران این اثر(مجموعا ۱۰ اثر تا به اینجا) مارول چه وضعیت مالیای را تجربه کرده است.
مارول برای مجموع این ده اثر یکمیلیارد و هفتصد و ده میلیوندلار خرج کردهاست
و سودی که فقط از فروش این ۱۰ اثر به دست این کمپانی بزرگ رسیده است رقمی برابر ۷میلیارد و ۱۶۰ میلیون دلار است!
دیگر حساب درصد سودی که عائد این شرکتبزرگ شده است با شما.
اما همانطور که انتظار میرفت بزرگترین و جذابترین اثر در فازدوم نیز نمیتواند چیزی باشد
جز نسخه دوم سری فیلم انتقام جویان یعنی: «انتقامجویان: عصراولتران».
فروش
عنوانی که طبق آخرینآمار منتشرشده موفق به فروشی بیش از یکمیلیارد و ۲۰۰ میلیوندلار شده
و اگر موفقیت عجیبوغریب «خشن ۷» و «دنیای ژوارسیک» نبود
میتوانست لقب پرفروشترین اثر سال ۲۰۱۵ در جهان را از آن خود کند.
این اثر پنجمین فیلم منتشرشده از فازدوم بود.
اگر انتظارتان ایناست که بعد از این اثربزرگ دیگر در سال۲۰۱۵ خبری از مارول نیست، باید گفت سخت در اشتباه هستید.
چرا که طولی نکشید که آخرین اثر از فازدوم این دنیایسینمایی یعنی «مرد مورچهای» بر پردهی نقرهای رفت.
اثری که بسیاری تصور میکردند یک شکست برای مارول قلمداد خواهد شد، اما تاریخ ثابت کرده است که هرچه نام دنیایسینمایی مارول روی آن باشد، موفقیت تجاریاش تضمین شده است! همگان عقیده داشتند
که بعد از فیلم عظیمی چون نسخهی دوم انتقامجویان، دیگر کسی به سراغ یک شخصیت که داستانش هم در نگاه اول به مانند همیشه نیست، نمیرود.
شاید این حرفها در نگاه اول منطقی به نظر برسند
موفقیت
اما موفقیت بی چون و چرای فیلمهای مارول در سینما، به ما آموخته که زود در رابطه با موفقیت یا عدم موفقیت این آثار قضاوت نکنیم.
هماکنون نیز نمیتوانیم سخنی قطعی در رابطه با فروش «مرد مورچهای» بزنیم
اما میدانیم که این اثر حداقل تا به اینجای کار دو هفتهای را با قدرت بر صدر باکسآفیس ایستاده است.
مرد مورچهای داستان شخصی به نام «اسکات لنگ» است که تبدیل به ابرقهرمانی خاص و متفاوت میشود.
وی لباسی را میپوشد که با آن میتواند به اندازهی یک حشره کوچک شود و حتی حشرات و مورچهها را فرماندهی کند!
فیلم بازیگران خوبی دارد که از میان آنها میتوان به پل راد، مایکل داگلاس، ایوانجلین لیلی و … اشاره کرد.
پس از به پایان رسیدن اکران مرد مورچهای، فاز دوم سینماییهای مارول نیز به پایان میرسد
و اینجا است که بزرگترین و شلوغترین فاز، یعنی فاز سوم کمکم آغاز میشود.
جایی که جنگی بیپایان را آرامآرام شکل خواهد داد.
جنگ بیپایان
فاز سوم دنیای سینمایی مارول، چه از نظر تعداد فیلمها و چه از نظر کیفیت و چه از نظر جذابیت در سطحی بسیار بالاتر از دو فاز قبلی قرار میگیرد.
در این فاز، داستانهایی بسیار جذاب و تازه رقم میخورند و شخصیتهایی کاملا جدید نیز معرفی میشوند.
بازیگران بزرگی چون بندیکت کامبربچ به دنیای ابرقهرمانان مارول اضافه میشوند و داستانهای عناوین مختلف، بیشتر و جذابتر به یکدیگر گره میخورند.
ششم می سال ۲۰۱۶ میلادی( ۱۷ اردیبهشت ۱۳۹۵) اولین فیلم از فاز سوم، یعنی Captain America: Civil War اکران میشود.
این فیلم از هماکنون سر و صدای بزرگی به راه انداخته و اینطور که مشخص است، این اثر از همان ابتدا فاز سوم را با قدرت آغاز میکند.
در این فیلم، همانطور که از نامش پیداست، جنگی میان افراد گروه انتقامجویان شکل میگیرد و آنها درگیر یک جنگ داخلی میشوند.
داستان از این قرار است که بعد از آنچه در نسخهی دوم «انتقامجویان» روی میدهد، دولتهای بزرگ تصمیم میگیرند
که ابرقهرمانان را دیگر به مانند گذشته آزاد نگذارند و آنها را زیر نظر داشته باشند.
اینجا است که تونی استارک که در پایان IRON MAN 3 تحول شخصیتی بزرگی به خود دید،
از این تصمیم دولت حمایت میکند و عدهای نیز به پیروی از وی، خواستار اجرای این تصمیم میشوند.
در آن سمت نیز مخالفان این کار، به فرماندهی کاپیتان آمریکا به سختی در برابر این تصمیم مقاومت میکنند
و اینجا است که در گروه انتقامجویان، جنگی داخلی بین دو گروه شکل میگیرد.